۱۷ پاسخ

دندونا دختر من همش سالم و هیچیم نیوفتاده هنو

هیچی نیفتاده

سه تا پایین و یکی بالا افتاده

فعلا یه دونه لق شده بود دو روز پیش افتاد یکمم نیش زده در اومده جاش

هیجی هنوز نیوفتاده

دختر من ۶تا انداخته دوتاهم لقه

دختر من ۶تا انداخته دوتاهم لقه

برای دختر من هنوز هیچکدوم نه لق شده نه افتاده نمیدونم چرا

پسرمن دوتا پایینی افتاد حالا باز اومدن بالا

پسرمن دوتا پایینی ها افتاد که پشتش درومده.بالا هم یکی افتاد از زیرش درومده.یکی دیگه هم لق داره بالا.

دخترم دوتا پایینی افتاده پارسال در اومد دیکه بقیه انگار ن انگار ن لقی ن افتادنی

پسر من‌ امروز تازه دومی انداخت

سه تا افتاده سومی هنوز کامل نشده
هیچی ربطی به خوردن و نخوردن شیر و لبنیات نداره
پسرم روزی راحت دو لیوان شیر میخوره هفته ای سه کاسه ماست و هرازگاهی کشک میخوره دوغ هم دوست داره

دختر من هنوز هیچی لق نشده کلا

دختر منم ۵تاش افتاون اون دوتا جلویی بالایی ۶ماه برد تا در اومدن ب دکترم گفتم گف دیگ از ۵سالگی دندونا میوفتن و ربطی ب ویتامین اینا نداره چون دونای دخترم حتی ی لک هم ندارن همه سالمو سفید

من ۴تا پایین افتاد دوتاش در اومد اون دوتا یکیشون ۲ماه افتاده هنوز نیامده..ببخشید چه دارویی داد

دندونای دخترم دوتا پایین یکم لق شده
یک دندوناشم جلویی رو سال قبل کشیدیم
که در نیومده هنوز

سوال های مرتبط

مامان پویان🩵فرهان💚 مامان پویان🩵فرهان💚 ۶ سالگی
سلام میشه لطفا یه راهنمایی کنید و کار درست چیه؟ یه همسایه داریم پسرش یه سال و نیم از پسر من بزرگتره، مغازه شون و خونه مادربزرگ مادری این پسر بچه روبروی خونه ماست و خونه خودشون کوچه کناری خونه ماست، بعد اون به خاطر مغازه شون خب هر روز دم در مغاره شون و خونه مادربزرگشه،بعد اون دورش شلوغه و پسر دایی دختر دایی دختر خاله و پسرخاله و کلی هستن دورش، مادرشم همش تو کوچه ست و باهمه سلام و علیک، پسر منم 24ی لای در وایمیسته که اون پسره که اسمش امیر عباسه رو ببینه و هی پشت سر هم صداش میکنه که بیاد باهاش بازی کنه، البته فک کنم اینکه پسر من تنهاست بی تاثیر نیست و من و باباش هم کلی باهاش وقت میگذرونیم و بازی می‌کنیم ولی اصلا بیخیال اون پسره نمیشه و هی میره امیرعباس امیرعباس صداش میکنه، اونم گاهی میاد باهاش بازی میکنه وقتایی که دورش خلوت باشه و گاهی هم میگه نه نمیام و نمیدونم مامانم نمیذاره و این، بعد پسرم گریه میکنه که نمیاد باهام بازی کنه، هر چی هم میگم دیگه صداش نکن ولش کن وقتی نمیاد و نمی‌ذارن چرا هی صدا میکنی ولی این بچه من اصلا و ابدا حرفمونو گوش نمیده و یه ذره رفتارای اونا روش تاثیر نمیذاره و بی عاره، خیلی این موضوع اذیتم میکنه که اینقد این پسر من آویزون اونه و هیچی از جانب اون بچه و مادرش بهش برنمیخوره، باباش از سرکار میاد دنبالش اون ساعتا که بیا ببرمت پارک، ببرمت بیرون و یا پیش خودم، ولی بودن و موندن و منت کشی اون پسره رو ترجیح میده