مامانای گلم بچه داری خیلی شیرینه..نباید دغدغه های بی ارزش رو واسه خودمون بزرگ کنیم و لذت این روزها که اصلا و اصلا تکرار شدنی نیست رو از دست بدیم...
بیاین چندتا دغدغه واستون بگم که اصلا یک درصد هم ارزش نداره ذهن مادر درگیر بشه
مثلا پسرم غذای بافت دار نمیخوره..خب نخوره..چه اشکالی داره؟ ما واسه بچه ها مون تا یک سال و خرده ای میکس کردیم.یک سال و نیم که شدن خودشون راحت جویدن یاد گرفتن و همه چیز خوردن
پسرم رفلاکس داره وزن کمی داره...هیچ اشکالی نداره کمی صبوری میخواد بعد از یکسال هیچ اثری از رفلاکس وجود نداره و بچه خواهرم که رفلاکس شدیدی داشت با وزن کم الان یه بچه خوب و تپل مپل شده
بچم درست شیر نمیخوره...هر چی حجم معده شو بخوره کاری به بقیه نداشته باش.بزرگ میشه خوب میشه.
بچم هنوز مستقل نمیخوابه...خوب نخوابه بزرگ میشه یه روز و خودش میره توی اتاق خودش میخوابه
خلاصه هر طور خودتون راحتید و بچه راحته رفتار کنین.عشق کنین..
لذت این روز ها رو با دغدغه های پوچ از دست ندین😍

تصویر
۱۶ پاسخ

دقیقا خیلیا دارن با همین دغدغه ها زندگی رو برا خودشون سخت میگیرن
همه این مشکلات بلخره ی روز برطرف میشه

کاش من زودتر شمارو پیدا کرده بودم🫠🥹

خیلی خوب بود حرفت کلی بهم انرژی داد و دیدمو عوض کرد

کاملا موافقم

خیلی قشنگ گفتی گلی ❤️❤️واقعا درسته

👌🏻👌🏻👌🏻

منم نیاز داشتم بهش
ولی وقتی بچه اصلا غذا نمیخوره، چه میکس چه سفت
و شیرخشک خاص میخوره و شیرش گیر نمیاد و هر شیر دیگه ای بهش میدم واکنش نشون میده چیکار کنم😔

چقدر قشنگ گفتی الان به این حرفا خیلی احتیاج داشتم مقسی قشنگم🫰

مرسی مامان ارسلان، واقعا به حرفات نیاز داشتم ❤️

ایول مامان ارسلان ...
دقیقا وقتی پیام رو میخونم همینا تو ذهنم بود ....
من سعی میکنم از تک تک لحظات به پسرم بودن رو کیف کنم ...وحتی با گریه هایی که از سر نق زدن و لوس بودنش هست هم لذت میبرم و میخندم
و همین باعث شده که بچه دار شدنم قشنگترین اتفاق زندگیم باشه
ممنون بابت حرفهای خوبت که بیان کردی

دختر من همیشه قد و وزنش عالی بود از وقتی رفت تویع ۷ ماه دیگ وزنش خوب نرفت بالا. فقط هم شیر خودمو میخوره شیرخشک اصلا دوست نداره غذا هم یه بار میخوره دوبار نمیخوره جنب و جوش هم خیلیییییی داره خیلی نگران وزنشم الان ۸ ماه و دو هفتشه ۷کیلو ۴۰۰. از طرفی هم مرخصی زایمانم تموم شد و باید میرفتم سرکا. ولی دلم نمید بچمو بزارم خونه مامان بزرگاش دوست داشتم خودم بزرگ شدنش رو ببینم ولی الان وهبستگی خیلیییییی شدید جفتمون پیدا کرویم بهم و میگم شاید اشتباه کردم نرفتم سرکار این دوتا موضوع سرکار و وزن دخترم حسابی ریختتم بهم😔

چقدنیازداشتم بهش😭🥲

ای جان

بعضیا میگن با بچه اوردن و سختیای بعدش افسردگی گرفتن آخه درسته سخته ولی دلت میاد به بچه ت نگا کنی و بگی افسرده شدی

چقد قشنگ.دختر من خیلی بم میچسبه همش ازم میگیره بلند میشه ی جا بند نیس خیلی اذیت میشم و خسته ولی اینو گفتی حالم بهتر شد

منم کاهی ب این فک میکنم
همش بدو بدو ک شیر شب قطع بشه
ک بچه مستقل بخوابه
ک غذای مستقل بخوره
ک فلان‌ک بهمان
گاهی حس میکنم رفتیم توی مسابقه مادر با کلاس
لذت بچگی بچه ها رو یادمون رفته

خب بچه نهایت دوسال شیر میخوره
چرا همش تو فکریم شیر شب قطع شه‌ک تنها بخوابه
جدا بخوابه

سوال های مرتبط

مامان یارا مامان یارا ۱۱ ماهگی
بچها یه روز داشتم یارا رو غذا میدادم که مامان بزرگم رسید
می‌گفت اونموقع ها خودش سنش کم بوده بچه های شیره به شیره داشته و تازه از مادرشوهرش جداشده بوده یه خانواده ای رو میارن که کمک حالشون باشن
می‌گفت من وقتی نوبتم بود که بچه ها دراز کنم فرنی درست می کردم حریره سیب زمینی و تخم مرغ و کدو و این چیزا درست میکردم بچه ها رو یکی یکی دراز میکردم و بهشون غذا میدادم
ولی اون خانومه که خودشم یه بچه داشت نون با شیر خیس میکرد میداد دست بچه ها تا خودشون بخورن یا سیب‌زمینی آبپز میکرد خلالی میداد دستشون کلا هر غذایی رو یجوری میداد که خودشون بخورن مثلا برنج گلوله میکرد میداد دست بچه ها هر وقت میخواست آبگوشت بذاره به تیکه گوشتو باریک و به قول خودمون انگشتی میذاشته واسه بچه ها مامان بزرگم می‌گفت من اوایل ناراحت میشدم میگفتم بچه ها اینجوری خفه میشن یا وزن نمی‌گیرن ولی بچه خودش تپل تر بوده
چند وقت که میگذره اشتهای بچه ها خیلی بهتر میشه و کلا کار مامانا سبک تر میشه می‌گفت چه خوب که تو اینجوری غذا میدی عروس و دخترای من به حرفم گوش نمیکنن😅
پس نتیجه میگیریم BLW روش جدیدی نیست فقط اسمش جدیده
این عکسم ناهار دیروز یاراس از صبحونه امروزش نگرفتم