۱۹ پاسخ

احسنت ولی اونی ک طبیعی زایمان کنه و بخیه نخوره از سزارین براش راحت تره

بدنا کاملا متفاوته ، زایمان طبیعی من یه شکله زایمان طبیعی تو یه شکل دیگ و همینطور سزارین
کاملا با هم متفاوته و اگ طبیعی برا یکی سخته به هیچ عنوان نمیشه گف پس سزارین بهتره وبالعکس

آفرین منم باهات موافقم

بستگی به پول داره پول داشته باشیم همه ارزومونه بریم سزارین لیزری که اصلا بخیه هم نداره
بودجه کم باشه مجبوری میریم طبیعی

منم طبیعی هستم متاسفانه باهات موافقم😔

طبیعی جای بخیه هاش بده

هر دو درد داره برا منم سزاریان سخت بود کمر دردش ک نگم برات سردرد بعد از بیحسی

طبیعی بدون بخیه هست که بی مشکله. زندایی من انگار از جلسه دوپینگ برگشته بود و خیلی راحت بود. ولی درکل زایمان هرررر نوعی که باشه بالاخره سختی خودش رو داره. یکی کم یکی زیاد. بدن با بدن فرق داره

من خداروشکر خوبم مشکلی ندارم😍

انگار فقط قدیم بوده که طبیعی راحت بوده من تا قبل اینکه باردار شم دوس داشتم طبیعی نینیمو به دنیا بیارم ولی به قول تو اینجا انقد تجربه های بد خوندم که اصلا فکرم نکردم دیگه به طبیعی ۳هفته پیش رفتم همه کارامو اوکی کردم که مستقیم برم واسه سزارین

من چون تجربه دوتاشو دارم سزارین بهترینه یعنی نصف نصف درد طبیعی رو نداره خیلی راحت‌تره

سزارین راحته فقط شکمتو می برن اماتوطبیعی جای حساستومیبرن بایدخیلی مواظب باشی من بچه اولم سزارینه والان دومی روحاملم انقدرمیترسم قانوندعوض شه طبیعی زایمان کنم عین چی میترسم 🥺🥺🥺

خخخ یس

منکه از قبل بارداریم یبوست داشتم الانم دارم بعد زایمان بخاطر یبوست اذیت میشم‌پس🤐

فردا صبح میرم واسه سزارین
کاش من بچمو طبیعی بیارم
سر بچه ی اولم خیلی عزاب کشیدم نمیخام باز اینطوری بشم

اره عزیزم هرچی ک دلت بهش راضیه رو انجام بده جفتش بده خخخ

منم به امید اینکه بعد طبیعی راحت سرپام اونو انتخاب کردم قرار باشه اینجوری سختم باشه برم سزارین ؟😕

خب چون اونجارو پا ه میکنن دیگه

بدنا متفاوته دیگ...

سوال های مرتبط

مامان کایا و داداشی👶 مامان کایا و داداشی👶 هفته سی‌وچهارم بارداری
امروز کلی روز متفاوتی داشتم😍
من یه مدت مدیدی بود تنبلی بدجور بهم غلبه کرده بود فک کن یه کار واجب داشتم به همسرم می گفتم تا دم در فلان جا من رو برسون می رسوند بعد واقعا حال نداشتم پیاده شم می گفتم تو روخدا تو برو بگو همسرم نمی تونه بیاد بارداره🤐🫠
یا می رفتیم خرید من همیشه تو ماشین می نشستم تا بره بخره بیاد.خدا شاهده تا سرکوچه راه نمی رفتم(طوریم نبود ها فقط از تنبلی و گشادی)یه تنبلی بی حد و حسابی سراغم اومده بود (فقط بخور بخواب
دیشب یهو یه تصمیمی گرفتم گفتم فردا تا کایا و باباش خوابن برم شهرگردی 😃( از بارداری سر کایا تا الان با تاکسی زردهای درون شهری جایی نرفته بودم)همس اسنپ و کوفت و زهرمار یا ماشین شخصی🤐
همین ها هم واقعا ادم رو تنبل می کنن (فکدکن دم در سوار میشی دم در پیاده میشی دیگه واقعا ۵ متر هم حال نداری راه بری )
خلاصه امروز رفتم خیلی بهم چسبید یه دو جا کار داشتم از عمد یه خیابون اینورتر پیاده میشدم تا راه برم.(در حالت عادی با موشک ببندنم راه نمی رفتم امروز گفتم بذار خودم رو تو عمل انجام شده بذارم و‌خلاصه خیلی خوب بود😀
مثل بچه ها هم ذوق کردم😁بعد عمری من اومدم اینکارو‌ کردم یه ذره راه رفتم تا من رو در حال راه رفتن می دیدن یه چند نفر گفتن چرا اسنپ نمی گیری خانم بارداری خطرناکه بیا بفرما اینجا بشین و ....
ببین سختیش همون اولشه که از خونه بری بیرون
یهو پا می ذاری بیرون اینقدر جریان شهر زندست و مردم در تکاپو هستن واقعا آدم انرژی می گیره
دیگه مصمم شدم هر روز پیاده از خونه بزنم بیرون یا کایا
اینقد گشتم‌که ساعت ۲ رسیدم خونه
تاکسی میگه خانم خونت کجاست اذیت میشین من می رسونمتون
میگم بخدا خیلی نیاز دارم راه برم دستتون درد نکنه همینجا پیادم کنین😅)