سوال های مرتبط

مامان مهرسانا مامان مهرسانا ۱ سالگی
و امااااا غول مرحله ی آخر واکسن ۱۸ ماهگی
دخترم نه واسه واکسناش و نه واسه دندون در آوردن هیچوقت تب نکرد و بیقراری نداشت
ولییییی از دیروز حالیو تجربه کردم که فکر نکنم تو زندگیم شبی به بدی دیشب دیده باشم.
از ساعت ۲ بعد از ظهر گریه ها و دردش شروع شد
به مرحله ای رسید که از ۶ عصر حتی نمیتونست بشینه
از ۸ شب تب شروع شد و از ۹ شب خیلی شدید شد تا ۱ صبح دائم پاشویه میکردم
نه با قطره و نه شیاف پایین نمیومد
تب تا ۳۹ رفت و داشتم خودمو آماده میکردم واسه بیمارستان که بالاخره از یک شب تب شروع کرد به پایین اومدن
و ۲ شب بالاخره کنترل شد
همچنان راه نمیره فقط میتونه بشینه
و ۹ صبح تب رسید به ۳۹/۵🥲
با کلی پاشویه یکم اومده پایین و یه کوچولووو حالش بهتره
نه آب میخوره، نه آبمیوه، نه غذا و نه هیچ چیز دیگه
با اینکه تقریبا شیرشو قطع کرده بودم از دیشب فقط تونستم بهش شیر بدم💔
میدونستم واکسن سنگینیه ولی فکر نمیکردم قراره یه همچین تجربه ی سختی داشته باشم
دختر شیطون و پرحرف من از دیروز ساکته و فقط اشک میریزه
ناله میکنه و لبخند نمیزنه💔