بچها من سامیارو شیر دادم خابم برد چون همیشه هوشیارم وقتی بیدارمیشه فرموش کردم در اتاق خابو ببندم ک نره بیرون
یهو دیدم صداش میاد سریع پاشدم دیدم نیست سکته کردم دیدم رفته تو حال کالسکسو کشیده افتاده بغلش وای خدابهم رحم کرد اینه شمعدونو نکشیده وای بچها اصلا استرس کل وجودمو فرا گرفته بود بدنم لمس شد این اینه شمعدونمه عکس مال چند شب پیشه

خیلی خطرناکه جمش کن

این شمعدونی تو پذیراییه؟

ما داشتیم بازی میکردیم دوتایی
تاتی تاتی اومد با سر افتاد رو دندونم 😢😢😢😢

یاد حرف مادربزرگم افتادم از وقتی بچم ۴دستو پا رفت بهم گفت نکنه یوقت خوابت ببره بچه خودش راه بیفته بره،میگفتم نه بابا نمیره،الان فهمیدم درست میگه🥲

من ک کل خونه رو بالشت چیدم یکم نا منظم شده ولی دیگه خیالم راحته امنه همه جا

منکه ۶ ماهگی همه رو جمع کردم گذاشتم کنار اگه جا اضافه داشتم میز نهارخوری بوفه و تبویزیونم حمع میکردم😅

وای خدارحم کردالهی شکرت چیزیش نشد صلوات بفرس

خیلی مواظب باش عزیزم من تموم چیزای خطرناک رو جمع کردم

واااااای
عزیزم شمعدون ها جمع کن،آینه بذار دشت میز،یه پشتی بزرگ یا یه میز بذار جلوش یا اگه میتونین جمعش کنین

من همه زندگیمو انداختم تو اتاق و درشو بستک

خیلی مراقب باش گلم

خیلی خدارحم کرده🥺