۶ پاسخ

دقیقا منم مشکل شمارو دارم انقد دیگ شدیده حالم از هردوشون بهم میخوره بخدا 😑

مقصر بچت نیس اونو سرزنش نکن مقصر شوهرت هست که تورو پیش بچه کوچیک میکنه ...خو گلم اون بچس ..پسر منو ببینی چی میگ نمیزاره کنار شوهرم بشینم یا بغلش کنم به شدت حسوده شوهرم میگ بینمون فاصله انداخته ولی من هرروز بیشتر عاشقشم چون بچمه

امروز باشوهروحتی دخترمم دلخورم شدید که چه راحت می‌تونه میانه بهم بزنه دخترم میاد سمتم ازش بدم میاد میگم یه سیلی محکمی بزنم بهش

باز خوبه دختر شما باباش رو دوست داره.. ما برعکسیم..شوهرم و دخترم مدام باهم دعوا دارن..یعنی دیوونه خوست.. به نظرم تنها کاری که میتونی بکنی اینه که یه مدت هیچ حرفی مخالف نزنی.. چون ایتطوری فقط تو بد میشی

عزیزم تربیت بچه خیلی مهمه با شوهرت به طور خیلی جدی صحبت کن بگو وقتی هایی من دعواش میکنم اصلا حلو نیاد و وقت هایی که شوهرت دعوا میکنه تو جلو نرو من خودم اگر دخترم دعوا کنم شوهرم حق نداره جلو بیا وهمچنین خودم

منم مشکل شمارو دارم. منتها برعکس. شوهرم همیشه پسرم و دعوا میکنه سر کوچکترین چیزی. پسرمم میگه بابارو اصلا دوس ندارم. البته پسرمم خیلی حرف گوش نمیکنه خلاصه من موندم بینشون

سوال های مرتبط

مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۵ سالگی
سلام مامانای مهربون عصرتون بخیر خوبین حسین جانم ۶ سالشه دیروز که باپدرش رفته بود بیرون یه جا سوییچی خریده بود بعد امروز رفت توی بالکن دید بچه ها توی کوچه ان بازی میکنن گفت منم برم گفتم برو رفت گفت جا سویچیمم میبرم به دوستام نشون بدم گفتم ببر بعد که رفت منم از بالا داشتم نگاش میکردم دیدم جا سویجی دست پسر همسایه مون هست حالا نمیدونم خود پسرم داده یا پسره گرفتم بعد دیدم چند بار هی پسرم رفت نزدیکش که ازش بگیره پسر نداد هی برگشت عقب دوباره پسر اون وسیله ارزش نداره دوست دارم پسرم یاد بگیره بلد باشه وقتی وسیله ای رو که مال خودش به کسی داد دوباره بتونه بگیره و اینکه توی دوست یابی خیلی ضعیفه من سعی میکنم روزی دوساعت باهاش بازی کنم همسرم که اصلا باهاش بازی نمیکنه منم انتطاری ازش ندارم چون ۵صبح میره تا ۵ غروب فقط بلد بگه بیا بشین کارتون ببین یا گوشیشو بده دستش منم باهاش بازی می‌کنم واقعا سخته چون پسر کوچیکم هم سن اضطراب جداییشه همش گریه میکنه منم همش بغل میکنم که با پسر بزرگم بازی کنم و حسین اصلا با خودش بازی نمیکنه و خیل عصبیه زود قهر میکنه میگم حالا بازی ما تموم شد خودت بازی کن گریه میکنه و بشدت بد غذاست و انگار بترسه خجالت بکشه خیلی آروم حرف میزنه کسی نمیشنوه و بردمش باشگاه توی زمستون هوا سرد دو ماه بردم راهم هم دور بود پسر کوچیکم رو بغل میکردم می‌بردم اصلا تلاش نمی‌کرد هیچی یاد نگرفت