داشتم یه پست تو اینستا میدیدم....
از این ترفندهای خجالت نمی‌کشم....
یه خانم ایرانی توی خارج از کشور بود....
می‌گفت خجالت نمی‌کشم که بگم با دو تا بچه دانشجوی دندانپزشکی هستم...
خجالت نمی‌کشم ک بگم بچم 5 روزش بود برگشتم دانشگاه...
بچم سه ماهش بود فرستادم دانشگاه....
تمام مدت ک‌سرکار و دانشگاه بودم بوم پیش پدر و مهدکودک بود‌...
می‌گفت خیلیا میگن تو خیلی خودخواهی .... اما الان برای بچه هام هرچی بخان میخرن....وضع مالی خوبی دارم....

حالا من با پسر 4 سال و نیمم میخام بزارم مهد عذاب وجدان دارم بهش نرسن، آسیب نبینه، استرس نگیره.... 😵‍💫😵‍💫😵‍💫🫠🫠🫠🫠🫠🫠🫠

عزیزم بچه باید مهد بره حالا یا مهد یا یه کلاسی که بتونه دوستا و اطرافیانشو بشناسه
ولی به نظر من نه اینجوری که مادرشو نبینه وقتی دانشجوی دندان پزشکی هستی وقتی برای بچه هات نداری دختر خاله من از به دنیا اومدن پسرش و بعد به دنیا اومدن دخترش و الان که نزدیک ۳۰ ساله شده پسرش درس خوند دانشگاه رفت یه شهر دیگه دکتراشو گرفت و الان که روانشناسه بچه ها با مادر بزرگ و باباشون بزرگ شده عشق چندانی به مادره ندارن دختره عاشقه باباشه یجا میره با باباش میره مامانه تنها با دوستاش میره یه خانواده از هم گسیخته . به نظر من زن و مادر ستون خونه اس باید خانواده رو کنار هم‌حفظ کنه

ایناهم هست ولی منم فقط انگیزم دخترمه که شروع کردم ادامه تحصیل دادن.
دخترمنم بشدددت وابستست بهم و روزای اول اذیت بود میگفت درس نخون اما ببین بچه بزرگ بشه یادش نیست یکی دوبار گریه کرده تو مشغول درس بودی ولی الانتو میبینه که یه مادر مفیدی هستی واسش

منم خجالت نمی کشم ک بگم از ۴۰ روزگی بچه ام برداشتم باهم رفتیم مغازه ام سر کار

تو هر زمینه‌ای تعادل خوبه، برای پسر شما مهدکودک لازمه اصلا باید بره. یکی از لطف‌های بزرگ ما به بچه‌هامون اینه که حل مسئله رو یاد بدیم نه اینکه خودمون براشون حل کنیم. من پسرم رو دوسال و نیمش بود گذاشتمش مهد و بزرگترین لطف در حق جفتمون بود

در ضمن منم خجالت نمی‌کشم بگم ده ماهش بود من رفتم سرکار و قراره از دو سالگی بره مهد کودک
برای هر دومون عالیه

منم اصلا خجالت نمیکشم دخترم ۵ سالشه دانشجو هستم 😊😊

دقیقا منم
ولی میدونی اینا دلسوزی های بیجاست؟
میدونی همونا موفق ترن؟؟

چقدر تو منی عزیزم

مهد رفتن اگه جای خوب و امن باشه، نه‌تنها آسیب نمی‌زنه، بلکه باعث رشد اجتماعی و استقلالش هم میشه.
عذاب وجدان رو ول کن؛ کیفیت زمانی که باهاش می‌گذرونی مهم‌تر از اینه که ۲۴ ساعته پیشت باشه.

سلام عزیزم تعادل توی همه چی خوبه بچه از حدودسه سال حتما به مهدنیاز داره حتی اگه مامانش کلا وقتش آزادباشه برای بهبود رفتاراجتماعی بچه میگن
منو شما از این ور بوم افتادیم اون خانم از اون ور بوم، اونم به نظرم خیلی خوب نیست
درضمن اون خانم همسرش خارجیه واین خیلی تفاوت ایجادمیکنه

اما من خجالت میکشم بگم بچه ۱۵ روزما گذاشتم و رفتم سرکار چون معلم خرید خدمات بودم شانسم گفت ۱ فروردین بدنیا اومد تونستم ۱۵ روز خودما جمع کنم با شکم سزارین بدون استراحت رفتم سرکار برای چندرغاز.
تازه یه بچه کلاس اولی هم داشتم

می‌گفت بچم سه ماهش بود رفت مهدکودک

اون کار خیلی درستی هم نکرده عزیزم که الگو باشه ... شرایط زندگیش یا انتخابش بوده نمیدونم ولی چیزی هم نیست بخواد پزشو بده افتخار کنه بهش... بچه به مادر نیاز جدی داره

خب منم خجالت که نمیکشم افتخار هم میکنم بگم دو قلو باردار بودم تا شب زایمان سر کار بودم هرچند بسیااااااااااار سختی کشیدم
خجالت نمیکشم بگم از یکسالگی بچه ها رو گذاشتم مهد و هر روز خودم صبح ساعت ۶ بیدار میشدم تک و تنها صبح دوتا بچه رو آماده میکردم بغلشون میکردم از طبقه سوم با پله میومدم پایین به همراه ساک بچا ها و کیف خودم که جمعا۲۰ کیلو بار بود
و سوار اسنپ میشدم می‌بردم مهد میرفتم سرکار بعد ساعت ۳ باز همین مسیر رو برمیگشتم،و ۲۰‌کیلو بار رو با پله میرفتم بالا
و همچنان ادامه داره
و شبها ماکسیمم دو ساعت خواب داشتم اونم نه بصورت پیوسته

خوب کسی بوده بچه چند روزشو نگه داره. من بچه م چهار سالشه کسی نیست بزارم پیشش. قبلا مربی زبان بودم توی آموزشگاه. الان چهار ساله ول کردم.

ببین روحیه پسرت چجوریه
مثلا پسر من خیلی اجتماعیه عاشق اینه بره یه جا چند تا بچه باشه کلی ذوق می‌کنه
فقط زیادی مهربونه اونم باید روش کار کنم و احتمالا هم بره مهد یاد بگیره همه خوب نیستن
مصلا بلده وقتی دعوا کنی جواب بده و از این بابت هم خیلی نگران نیستم
شما هم ببین اگه زیاد اجتماعی نیست فعلا از یک روز در هفته شروع کن ولی بیخیال مهد رفتن نشو
مهارتهای اجتماعی رو تو مهد یاد می‌گیرن