من خواهر ندارم 🙂
یکم درد دل داشتم گفتم اینجا بنویسم الان دقیقا ۶ روزه سزارین کردم حال جسمیم جالب نیست میتونم راه برم ولی خمیده سر پا هم میمونم خیلی خسته میشم در کل درازم میکشم کمرم درد میکنه میگن بعد ۱۰ روز اکی میشه باز نمیدونم ....
مامانم کنارمه تا الان اون بچه رسیده تا دهش هست
مشکل اینه به شدت نگرانم چجوری قراره نگهش دارم از:پسش بر میام یا نه
زندگیم چ جوری میشع
اصلا میتونم برا خودم مثل قبل وقت بزارم ؟

شکمم خیلی خیللللللللللی زشت شده
اعتماد به نفسم زیر صفره

و دائم میزنم زیر گریه

راهنمایی دلداری .تجریه یا هرچیزی که بتونه یکم حالمو خوب کنه بگید بهم خوشحال میشم

بنظرم ۱۰ روز خیلی زوده که مادرت میره حداقل تا ۲۰ روز پیشت باشه چون سزارینی هستی

چقدر منی با این تفاوت که زشت شدن شکم و اینا برام اولویت اخره و بهش حتی فکرم نمیکنن

بخیه هاتو که بکشی کاملا سرپا میشی
راجع به وقت گذاشتن برا خودت تقریبا یک سال باید فراموشش کنی
شوهرت باید خیلی همکاری کنه باهات وگرنه له میشی
من شوهرم اصلا کمک نمی‌داد پسرم کولیک داشت تازه چهل روز مامانم پیشم مونده بود ولی من مردم تا این بچه شیش هفت ماهه شد در کل بچه سختی هم بود کولیک رفلاکس و بدخوابی شدید
ولی بچه ت آذوم باشه شوهرت کمکت بده سخت نمیگذره

منم همین شکلی بودم و حال روحیم خوب نبود بخاطر حرفایی ک بهم میزدن همش مادرشوهرم زنگ میزد میگفت اینم بچس ب دنیا اوردی اینهمه خوردی خابیدی چون وزن بچم کم بود یا هی میگفتن مثلا مادری کردی با بچت چرا چون سینمو نمیگرفت
ی بار در حدی حالم بد شد جلو شوهرم زدم زیر گریه و حالم بد شد و میرفتم زیر دوش گریه میکردم
منم چون مامانم ده روز فقط میتونست بمونه وسایلامو جمع کردم اومدم یه ماه خونشون تو ی شهر دیگه بمونم

فقط سعی کن حال خودتو خوب کنی و نزاری افسردگی و حس بد بهت غلبه کنه با خودت زمزمه کن ک میتونی و از پسش بر میای همه که از اول یاد نداشتن نزار حس ناکافی بودن بهت دست بده قطعا بهترین مادری برای بچت و میتونی
و خودت یه چیزایی رو از دست دادی مثل اندام خوب و شکم صاف چرا چون میخاستی ی الماس تو دلت رشد کنه و قطعا ارزشش رو داشته پس خیلی خوشحال باش همه ما این مشکلات رو داریم عزیزم🧡

ای حالت ها طبیعیه هممون همین حسا رو داریم

این حالتت طبیعی هست میتونم به جرات بهت بگم ۹۹ درصد خانوما بعد از زایمان دچارش میشن منم تک دخترم موقعی که زایمان کردم مامانم به خاطر کمر درد شدیدی که داشت از جاش نمیتونست تکون بخوره چه برسه به اینکه بتونه کمک حالم باشه زایماننم اصلا تجربه خوبی نبود ۲۴ ساعت درد طبیعی کشیدم بعد سزارین شدم به خاطر زایمان بدم و احساس بی کسی که میکردم به معنایه تمام از لحاظ روحی داغون بودم به بچه م شیر ندادم همش گریه میکردم که نمی خوامش بدینش کسی بزرگش کنه برا خودش اندازه سه روز دوتا از زنداداشام مرتب میومدن کمکم ولی بعدش اونا هم رفتن سره خونه زندگیشون منم با شکم پاره و حال روحی افتضاح تنها موندم شوهرم دیگه کمکم بچه رو میگرفت به یکماه نرسیده شوهرم بزور بردم مسافرت که واقعا رو بهتر شدن روحیه م تاثیر داشت بابت هیکلتم ناراحت نباش عزیزم ورزش کنی و یه رژیم خوب مخصوص شیردهی بگیری و شکم بند ببندی هیکلتم تا حد خیلی زیادی یا کامل بر میگرده به حالت قبل از بارداریت اینا اصلا غصه نداره به فرشته ای که نه ماه تلاش کردی و مواظبش بودی تا به دنیا بیاد نگاه کن و لذت ببر این دوران زود میگذره کلی هم دلت تنگ میشه برا این روزا

چقدر همتون مهربونید 🥰😍
اومدم یه چی بگم دیدم نگم بهتره 😍

بچه اولته؟

فقط ببین مامانت چطوری لباس تنش میکنه و میشوره یا هرکار دیگه فیلم بگیر ک یادت رفت داشته باشی

عزیزم منم مثل تو خواهر ندارم برادر هم‌ندارم کلا خودم هستم فقط
تازه مامانمم کارمنده
اصلا نمیدونم قراره بعد زایمان چقدر روش حساب کنم واقعا
من شرایط بعد زایمان رو‌ هنوز تجربه نکردم واقعا که بخوام نظر بدم ولی فکر میکنم اون هم مثل دوران بارداریه یکی توی بارداریش فکر‌میکنه دیگه فقط باید استراحت کنه و اگه حتی یه آرایشگاه بره آسمون به زمین میاد و همیشه هم از دوران بارداریش شکایت داره
یکی هم مثل من از روز اول سخت نگرفت و هیچ تغیری توی روال زندگیش نداد
بعد زایمان هم من فکر میکنم همینه که خودت چجوری وقتت رو مدیریت کنی خودت چقدر واسه خودت وقت بذاری
نظر من برعکس اکثر مامان های گهواره اینه که مادر شدن اصلا به معنی وقت کردن خودت نیست
چون بچه به یک‌مامان‌شاد نیاز داره
سعی کن از همین الان رسیدگی به خودت رو فراموش نکنی سعی یه ساعتایی در روز روز بچت رو بسپاری به باباش یا مامانت و واسه ی خودت زندگی کنی
اینجوری هم خودت سرزنده تری هم به کوچولوت یاد میدی که هیچ چیزی توی دنیا مهم تر از خود آدم و خودش نیست

منم چند روزه زایمان کردم و ۳ روز اول ک بیمارستان بودم با امپول و شیاف دردام کنترل میشد بعد ک مرخص شدم نمیتونستم راه برم نفسم میرفت اصلا نمیتونستم بشینم رو صندلی اگ می‌نشستم ب سختی بود و اومدم خونه رو تخت دراز کشیدم دیگه نمیتونستم بلند بشم باید یکی از پشت بلندم می‌کرد خلاصه خیلی سخت بود تا روز ۱۴ ام اینا اینطوری بودم
منم باید برم خونه خودم چند روز دیگه وخونه ام شهرستانه خیلی سخته از الان گریه ام گرفته چطور میخوام نگهداری کنم از بچم
در کل آدم خونه خودش راحت تره
منم شکمم شل و بد شکل شده و لاغر شدم
اما خدا بزرگه ایشالا خدا کمکمون کنه
پا و کمرمم ب لطف سزارین همش درد داره با معده
خدا کمک مون کنه نی نی هامون صحیح و سلامت باشن

چاره‌ش صبره خواهر، یک ماه نهایتا ۴۰ روز دیگه از مامانت بهتر بچه داری میکنی و حال روحیتم خ بهتر میشه.

دوستام چنتاشون تازه زایمان کردن همشون دقیقا همین حرفارو میزنن میگن گریه میکنیم میترسیم نتونیم از پسش بر بیایم

ببین فکر کن قدیما که نه امکانات بود نه هیچی اینهمه بچه رو بزرگ میکردن الان که همه چی هست سوالی هم داشته باشی با یه سرچ راحت جوابشو میفهمی اینجا هم کلی آدم هست راهنماییت میکنن آدمایی که همشون شرایط تورو دارن

ناراحت نباش عزیزم این نگرانی ها طبیعی من زایمانم طبیعی بود ولی برا شما یکم سخت تره بخیه هات که بکشی بهتر میشی
روزای اول یکم سختی داره ولی بعدش همه چی خوب میشه.
یکم به خودت برس چیزای مقوی بخور به لحظات شیرین بعدش فکر کن

من هم یه هفته سز شدم خواهر ندارم و افسردگی هم گرفتم به بچه نگا میکنم دلم براش میسوزه فکر میکنم از پسش بر نمیام و دست و پنجه بچه بزرگ کردن ندارم

منم بهش فکر میکنم میترسم ولی میگم این همه آدم از پسش براومدن حتما ما هم میتونیم تازه فکر کن قدیما دکتر و بیمارستان درست و حسابیم نبوده....

اره چرا نتونی از پسش بربیای این همه ادم تونستن توهم میتونی ❤ راستی نگفتی اسم گل دخترت رو چی گذاشتی؟

عزیزم نگران نباش خدابزرگه همیشه دلت گرفت توکل برخدا کن واینکه شکمت مهم نیست اونم به مرور زمان خوب میشه همینکه سالم بچتو بغل گرفتی شکر کن همه مثل خواهریم منم ندارم نه مامان است هیچکس ندارم ایجا به چز شوهرم

عزیزم روزبه روز اوضاع خودت بهترمیشه ولی بچه خب هنوزاول دردسرهاش هست نگران نباش میتونی ازپسش بربیایی ممکنه سخت باشه ولی خب نشد نداره ،سعی کن قوی باشی قرص های مکمل را سروقت بخور بدنت تحلیل نره ،راجع به دلت هم بهش فکرنکن چون واقعا زمان میبره تا خوب بشه شایدم اصلا به قبلش برنگرده ولی این دلیل نمیشه که تو بخاطرش ناراحت باشی همه مادرا این مشکل رادارن،براخودت هم میتونی وقت بزاری فقط باید زمان رامدیریت کنی

منم دیشب از خونه مامانم برگشتم بغضی داشتم ک خدا میدونه ولی خب امروزم خوب گذشت شمام میتونی عزیزم ولی اینکه میگی همش گریت میگیره ممکنه افسردگی بعد زایمان باشه رفتی مرکز بهداشت بگو ارجات میدن روانشناس

عزیزم بخیه هاتو برداری کلا از این رو ب اون رو میشی گلی
منم مثل تو بودم من بدش این بود با اون وضعم ی پام بیمارستان بود ی پام خونه پسرم بستری بود تا ۱۲ ام شبا تا ۲ اینا میموندم بیمارستان از پسش براومدن

منم خواهر ندارم
فعلا این به ذهنم رسید برای دلداری😅

الهی بگردم خیلی بده با اینکه هنوز ب این مرحله ی تو نرسیدم اما درکت میکنم و با پیامت گریم گرف خیلی بده اما همش میگذره مطمئن باش روزای خوب ماهم میرسه🥲❤️❤️❤️❤️