سلام مامانا شما هم مثل منین اصلن بامحمد هادی نمیشه خرید رفت خرید هیچی الان چن هفته اس داریم میریم توالت فرنگی برلش بخریم میریم بیرون یادمون میره بجه های دیگران میبینم هم سن هادی اینقد آقا تو خیابون باماماناشون راه میرن باخودم میگم نکنه بچه من فضاییه😅
الحمدالله نه از خانواده خودمون شانس آوردیم نه خانواده مادرشوهر که باوجود ابنکه نزدیکن دودقه نگه نمیدارن

من معمولا با خودم میبرمش چون نمیخوامم همش خونه باشه ولی خب واقعا اذیت میکنه،بعضی وقتا که میرم خونه مامانم میذارم پیشش تنهایی میرم بیرون

توالت فرنگی برا بچه
دختر من داره تز این پلاستیکی ها زیاد نشست
بعد فامیلمون رو نشست اما هرجا میرف میگف باید ببریم

منم دست تنهام

دختر من نمیذاره هیچ جا هیچوقت من آرامش داشته باشه خرید یا کلااا گریه میکنه و نق میزنه و میگه بغل دست خالی برمیگردم یا میگه دستمو نگیرید شما جلوتر از من راه نرید یا مامان نیاد یا فلان و اذیت میکنه ب ندرت نرماله

اره اگه بریم خرید اختیاری نداریم یا باید از پله های پاساژ بالا پایین بریم یا هر جا که خانوم امر کنن معمولا بدون خرید برمیگردیم

دخترمنم ب زور دست مو میگیره

نه پسر من حتی اسباب بازی فروشی ببینه حرف گوش میکنه باهاش میرم فروشگاه ی کتاب برمیداره یا یدونه چیز

دقیقا عین شما