سلام مامانای نازنین امیدوارم حالتون خوب باشه. این تایپیک اختصاص داره به مهد کودک رفتن کوچولوهامون.

چرا مهد رفتن تبدیل به استرس میشه…

خیلی از مامان‌باباها با این صحنه آشنا هستن: بچه‌ رو می‌بری مهد، تا می‌خوای بری، اشک و جیغ و چسبیدن به پاهات شروع میشه!
حالا اگه کوچولوی ما توی طیف اتیسم باشه یا اضطراب و حساسیت بیشتری داشته باشه، این ماجرا ممکنه طولانی‌تر و سخت‌تر بشه.

🔹 سن مناسب مهد رفتن چنده؟
معمولاً از حدود ۱۸ تا ۲۴ ماهگی می‌شه به آرامی کودک رو با مهد آشنا کرد. اما مهم‌تر از سن، آمادگی کودک و شرایط خاصش هست. برای بچه‌های طیف یا با مشکلات گفتاری، مهد رفتن حتی می‌تونه کمک‌کننده باشه چون مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی‌شون بهتر تقویت میشه.

🔹 اگه کودک هنوز گفتار نداره یا کم حرف میزنه، مهد رفتن به مشکل می‌خوره؟
نه! اصلاً نگران نباشید. خیلی از بچه‌ها توی طیف اتیسم یا با تأخیر گفتاری، اولش ارتباط کلامی کمی دارن ولی مهد رفتن و بودن در جمع بهشون کمک می‌کنه تا بتونن مهارت‌های زبانی و ارتباطی‌شون رو تقویت کنن. مربی‌های خوب هم معمولاً با روش‌های غیرکلامی و بازی‌های مخصوص این بچه‌ها آشنا هستن و کمک می‌کنن بچه راحت‌تر ارتباط برقرار کنه.

🔹 چطوری کمک کنیم بچه به مهد عادت کنه؟
1. شروع تدریجی: از چند ساعت کوتاه شروع کنید، کم‌کم زمان رو زیاد کنید.

2. شیء یا بوی آشنا: یه اسباب‌بازی کوچیک یا روسری مامان با بوی خودش، حس امنیت میده.

3. آشنایی قبل از شروع: یکی‌دو بار با هم برید مهد، فقط بازی کنید، بدون اینکه جدا بشید.

تصویر
۵ پاسخ

4. روتین خداحافظی ثابت: یه بغل، یه بوس، یه جمله کوتاه. طولش ندید.

5. پایداری مامان‌بابا: اگر قراره بمونه، تصمیم رو عوض نکنید وسط جیغ و گریه. این پیام رو میده که "با گریه مامان برمی‌گرده".

🔹 اگه بچه مقاومت کرد چی؟

عصبانی نشید و تهدید نکنید. این فقط اضطراب رو بیشتر می‌کنه.

ببینید مشکل کجاست: محیط مهد؟ شلوغیه؟ صدای بلند؟ یا جدا شدن از شما؟

با مربی هماهنگ بشید تا بچه زمان بیشتری برای آشنا شدن با محیط داشته باشه.

برای بچه‌های طیف یا با اضطراب بالا، تمرینات آرام‌سازی مثل نفس عمیق، گوش دادن به موسیقی ملایم یا بازی‌های حسی قبل از مهد خیلی کمک‌کننده‌ست.

یادتون باشه:
سریع جدا شدن یا فشار آوردن، ممکنه باعث بشه بچه کلاً از مهد زده بشه. صبور باشید، هر پیشرفت کوچیک رو ببینید و تشویق کنید.

در نهایت، مهد باید برای بچه حس امنیت و علاقه بسازه، نه فقط یک جای نگهداری. وقتی این حس ایجاد شد، خودش با لبخند کیفشو برمی‌داره و میره.

من میخوام ببرم و یه روز بردم
الان موندم کجا ببرم
یدونه تازه تاسیس شده و داریوش ارتباط گرفت یکی دوساعت بودیم و نزدیک خونمون و راحته برامون و ده دقیقه فاصله اس پیاده
خوبیش نزدیک بودنشه
یدونه که پسر بزرگم رو میبردم و دوره و باید باباش ببره و سابقه اش هم زیاده
و عملا صبحکاری های باباش نمیتونم ببرم
شهریه اولی گفته از ۳ و نیم تا شیش تومنه سنجاقک
اون دومی که کوروش رو میبردم گفت دو و نیم سروناز
خودش میگه سنجاقک
موندم حالا چیکار کنم
هی میگه چراثبت نام نمیکنی منو
سنجاقک اولین سال تاسیسشه و مدیرش خوب بود باهم نشستیم یکم
فضای باز سنجاقک هم بیشتره ولی تعداد بچه ها کمتره
سروناز بیشتر مامانی بیمارستان،بچه هاشون رو میارن

سلام عزیزم مرسی از راهنماییت منم امروز پسرم روز اول بررم دوساعت با مربی صحبت کردم خانم خیلی صبوری بود

مرسی مامان طلا جان
اما میگن چون بچه صحبت نمی کنه مهد نزارید چون اگر هر اتفاقی بیفته رو نمی تونه به شما بگه

من هنوز دخترمو مهد نبردم
ولی دخترم خیلی بهم وابسته ست
نمیدونم ببرمش
یا اینکه باعث شه اضطرابش بیشتر شه

سوال های مرتبط