۵ پاسخ

پسر من شلنگ میگیره دستش مثلاب درختااب میده خودشو خیس میکنه بعضی روزا ۵.۶بارعوض میکنه اینقد حساس یجای لباس شلوار خیس بشه.خیلی حرصم میگیره عصبی میشم بازمیگم بچس بیخیال

خواهر بچه من چنددماه از بچت بزرگتر هست چند روزه عمدا خودشو خیس میکنه واقعا روانی کرده منو دعوا فایده نداره اصلا
بچه ک حرف تو سرش نمیره بریدم .فعلا خودمو بیخیالی میزنم تا از سرش بیفته

حواست باشه عسل نخوره یا ترشی بده براش
منم گاهی اینجور میشم ولی دور میشم زود ازش
میرم توالت درو میبندم

اب طلا بهش بده بخوره ترسیده

ترس برا بچه خیلی خطرناکه..دیگه هیجوقت تکرار نکن..دختر منم تا خییلی اذیتم میکنه چه میشه کرد صبوری کنیم تا بزرگ بشن

سوال های مرتبط

مامان باران و بهار مامان باران و بهار ۳ سالگی
بچه ها من ساعت ۱۱بیدار شدم کم کم آماده شدم و تخم مرغ گذاشتم آبپز شه بهار بیدار شد کاراشو انجام دادم و لباس تنش کردم(در این حین بارانم هی میگفت بجای اسباب بازیها حرف بزن)بردم بهداشت واسه واکسن،از اونور ساعت۱برگشتم دیدم هنوز صبونه نخوردن😐تخم مرغها رو پوست کندم برنج گذاشتم خیس بخوره ،نون آب کردم و به باران تخم مرغ دادم خودمم یه چای سرد با کلوچه خوردم ،بعد برنجو پختم ،ناهارو آوردم شوهرمم وقت نداشت چیزی نخورد و رفت ،سفره رو جمع کردم آشپزخونه رو جمع کردم گفتم یکم باسنمو رو زمین بذارم که بهار گریه کرد بغلش کردم و چرخوندم ،بارانم دنبالم.... بعد که بهار رو زمین گذاشتم باران اسباب بازیاشو آورد که بیا بازی ... نیم ساعت باهاش بازی کردم گفتم دیگه بسه ،اونم ناراحت شد و گریه کرد می‌گفت باید باهاش بازی کنم ،یعنی نیم ساعته کوفتی واسه خودم نیستم ،ایا من مقصرم ؟؟؟؟همیشه در طول روز حتی شده نیم ساعت یا بیشتر باهاش بازی میکنم , گاهی هم متفرقه ست هر بار پنج دقیقه ده دقیقه تا یه ساعت دو ساعت بعد که باز بگه بیا بازی ،واقعا عذاب وجدان میگیرم اما می بینم واسه خودمم نمیتونم وقت بذارم اصلا ،شما که دوتا بچه دارید چه میکنید؟قبل از بهار خیلی باهاش وقت میگذروندم اما حالا اصلا نه نمیتونم درست حسابی واسه بهار وقت بذارم نه باران،بیچاره باران هم خیلی درک میکنه و هر بار که بهش میگم کار دارم صبر می‌کنه ،نمیدونم چیکار کنم😢