۹ پاسخ

با بچه کوچیک چرا رفتی دیدن کسی که کربلا بوده؟
واقعا واجب نیست یه کارایی با بچه
اسپری کلدماریس بگیر بزن براش
بعدم بشین دعا کن خدا به طفل معصوم رحم کنه مریض نشه

کامنتا رو خوندم دیدم همه چقدر دل گنده هستن خوشبحالشون.
من عروسی داداشم نرفتم گفتم بچم اذیت میشه خدا نکرده مریض میشه🤭

خدا رحم کنه منکه شوهرم رفته کربلا، گفتم اگ برگشتی باید چند روز بری خونه مامانت نیای پیش بچه ها مریض نشن، ولی فکر نکنم حرفمو گوش کنه، خدا رحم کنه 😑

من مریض شدم بخدا دوهفته اس خوب نشدم خیلی مریضبش وحشتناکه بخدا ۴ بار سرم زدم ۳ تا امپول
تو جا افتاده بودم
عذابی کشیدم خدا میدونه من با این همه محتاط بودنم تا الان نذاشتم بچم مریض شه جایی نرفتم بازم نمیدونم از کجا مریض شدم میرفتم بیمارستان میدیدم همه زیر سرم علایم مثل هم

خواهرشوهرم پسرش رو ماه پیش دکتربرد گفتن ویروسیه ک حاجیا آورده بودن.یه موج مریضی حاجیها آوردن الان هم یه موج مریضی هم کربلایهای عزیز.خیلی مراقب باشید تاجایی ک میتونید نرید وبگیدبچه کوچیک دارید.من عموم کربلا رفت واومدسالم بودولی باز گفتم شایدناقل باشه معذرت خواهی کردم ونرفتم

وای خدایا هرکی از کربلا اومده مریض شده داداش منم داره برمیگرده خداکنه مریض نشده باشه بتونم برم ببینمش

نباید میرفتی اصلا😐

سیتریزین
یا
پلارژین

اخه چرا رفتی عزیزم‌

سوال های مرتبط

مامان آتوسا🌻 مامان آتوسا🌻 ۱۳ ماهگی
پارت ۴
بوسید... بعدش پرستارا زیاد اجازه ندادن ملاقات کنیم فرستادن بیرون همشونو بعد گف فقد ینفر میتونه بمونه همراه مامانم چون درد داشت نتونست بمونه.. رفتن همه خونه خواهر شوهرم موند داشت بهم ابمیوه میداد ک پرستارا اومدن سوال بپرسن و رسیدگی کنن گفتن زیاد خونریزی داری.. نگاه کردن یجا باز مونده بود😣باز دوباره بساط اوردن بخیه زدن خیلی درد داشتم همش دسته خواهر شوهرم و فشار میدادم میگفتم نکنین تورخدا گفتن میزنیم و تمام... خلاصه شبو ب زور صبح کردیم مامانم اومد پیشم منتظر موندیم عصر شد شوشو اومد اوردمون خونه.... نگم از اون شب ک خیلی خسته بود اون چهار شب اول ک درد داشتم شدید... هم خوشحال بودم هم ناراحت ک چی میشه.. نمیدونم شمام مث من بودید یا نه من چون خیلی درد داشتم اصلا انگار نزاییده بودم افسرده بودم الان ک فک میکنم میگم چرا اون شب بیدار نموندم ک فقد بالا سره بچه باشم چرا فقد بفکر خواب بودم.. بیدار میشدم شیر بدم اما کدوم شیر؟!... 🥲💔دخترم۲۹٠٠دنیا اومد اما چون من شیر نداشتم دخترم زردی داشت کم کرد شد۲۴٠٠💔اول زردی نداشت بعد متوجه شدیم.. بردیم دکتر گف کم ابه بدنش شیرخشکـ تجویز کرد هشت روزگی...خلاصه من همون هشت روزگی فهمیدم بخیه هام باز شده🥲💔روز دهم باز رفتم بخیه زدن کلی درد داشتم... کلی گریه کردم افسرده شده بودم.. بخیه ک زدن اومدیم ک این ده روز اول ک خونه خودم بودم همه چیو جمع کردن مامانو خواهرم رفتیم خونه مامانم... اونجا استراحت مطلق بودم ک بعد چند روز باز فهمیدم بخیه هام باز شدن🥲💔داداشم زود رسوند بیمارستان گفتن اگه بزنیم فایده نداره بازم باز میشن... دارو دادن با دارو خوب شد بعد دوماه...