وقتی صداشوشنیدم 🥺وقتی گرمی صورتشوروبصورتم گذاشتن
وسط درد کشیدنم تو اتاق زایمان ماما همراهم زنگ زد ب مامانم گفت باهاش حرف بزن🥺
وای کامنتا رو خوندم وحشتم بیشتر شد از زایمان طبیعی 😑
انگار ماهی سر خورد اومد بیرون ، بعدش شکمم خالی خالی شد
میخاستن بخیه بزنن ،برا اینکه حواسم پرت شه ، بچه رو گذاشتن رو سینه م مامام ، بعدم کمک کرد سینه م گذاشتن دهنش
خیلی کپل و جیگر بود پسرم 😍🥺☺️
اگه شرایط مالی و روحی داشتم ،دوست داشتم بازم بچه بیارم ولی دیگ نمیشه 😢
هیچیش همش بد بود تکون نخوردن بچه ....ان اس تی بد ....خبر بد دادن ک بچت مرده ...بستری فوری ...تحت نظر بودن ...همون شب یه بچه فوت شد ...دکتر بیخیال ک نیومد چون مهمانی دعوت بود .صبح بردن اتاق عمل ....
دو بار بی حسی ب کمررر
آخر سر بیهوشی بچمو ندیدم ...ریکاوری درد ناک ...فشار دادن شکم درد زیاد التماس میکردم بسه تموم کنید ....بدش هم بی حسی پاها ...کمر درد
درد شکم
همه چی دوست ندارم برگردم به اون موقع
اونجایی ک اولین بار دیدمش
اولین بار شیر خورد
وقتی صدای گریشو شنیدم و گزاشتن رو صورتمو ساکت شد بهترین حس دنیا بود
من لحظه ای ک دکتر از شکمم اورد بیرون دخترمو فوری نشونم دادش. از ذوق چشمامو بستم گریه میکردم
وقتیکه صدای گریش امد برا باراول
دردش بجانم🥰🥰🥰
من اونجایی که دکتر بهم گفت زور بزن بچه اومده پایین موهاش معلوم شده
اون لحظه که سر بچه اومد بیرون انگار تمام دردم تموم شد و با صدای گریش ذوق کردم بعدش نفهمیدم دیدم تو دستشویی بیهوش افتادم دارن بلندم میکنن
اون لحظه ای که در اوردنش
اون لحظه ای ک دراوردنش دیدمش چقد کوچولوی نازه قلبم براش میزد
موقعی ک گفتم تروخدا نبرید من پاهام حس داره ولی همون موقع بچه رو آوردن بیرون خیلی حسسسس خوبی بود دردی نداشتم بعدش همشون حس خوبی بودن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.