۱۱ پاسخ

دختر من عاشق خانه بازی و بازی کردن با بچه هاست ...باید تن تن ببریش پارک و خانه بازی ...جایی که بچه زیاد هست

اینجوری نگو عزیزم انشالله در آینده بهترینا نصیبش بشه من تا همسرم میخاد حرف یا انرژی منفی درمورد دخترمون بزنه جلوش وای میسم و میگم اصلا اینطور نیست و از این حرفا نزن حیفه به این کوچولوها انرژی منفی آدم بده ،به نظرم یه مدت حساس نشو و نبرش اصلا زور نکن با بچه ها برو بازی کن ، بذار تنهایی بازی کنه شخصیت هر بچه ایی یه مدله کم کم درست میشه

پسر من که از ۱۰۰ متری خانه بازی فرار میکنه

پسر منم اینجوریه ای این سری شوهرم قاطی کرد با ترس رفت سوار وسایل پارک شد کم بیش خوشش اومد
دوست دارن سوار شن لذت ببرن این ترس و خجالت مانعشون میشه

همش ببرش تو محیطایی ک بچه هاهستن کم کم یاد بگیره قصه و نمایش عروسکی بازی کن باهاش ک درمورد دوستی دوست پیدا کردنو بازی کردن با بچه هاو خوش گذشتن بیشتر باشه و اینکه چطور دوست پیدا کنه و مهدم ینی چی نمیره باید ببریش همراهیش کن خودت یه هفته عادت میکنه

اولین بار بود بردی؟

عزیزم مرتبا ببرش که به محیط عادت کنه ببر شهر بازی و اصلا زورش نکن بازی کنه حتی اگه چند بار بردی بازی نکرد بهش تذکر نده و زورش نکن کم کم میبینی که خودش اشتیاق نشون میده و میره بازی میکنه و کم کم روابط اجتماعیشم بهتر میشه
دختر منم اوایل که میبردم شهر بازی به من میچسپید و اصلا سمت بازی ها نمیرفت با همین نکته ای که بهتون گفتم پیش رفتم و الان خیلی روابط اجتماعیش عالی شده جوری که حتی کسی نمیتونه بهش زور بگه
بهترین کاری که ما برای برای بچه ها میتونیم بکنیم اینه که ناظر باشیم در همچین مواقعی و اجازه بدیم خودشون راه رو پیدا کنن البته تا اونجا که خطری برای خودشون و بقیه ایجاد نکنن

پسر خواهر من تا هفت سالگی چسب خواهرم بود همش گریه بود نمی‌رفت کلاس و مدرسه مثل این بچه ندیده بودم به قول معروف غیر اجتماعی، خواهرم انقد باهاش راه اومد اعتماد به نفسی داد الان 15 سالشه هزار ماشالله نفر اول مدرسه متین و باوقار

کارگاه مادر و کودک ببرش

گلم شما مهد گذاشتی ؟

کپ دختر منه

سوال های مرتبط

مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۵ سالگی
مامانا پسر من با این کارش عذابم میده موندم چه رفتاری کنم، زور گیره تو مهد اسباب بازیه بچه هارو میگیره یا بازیشونو خراب میکنه، امشب با خواهرشوهرم رفتیم خانه بازی خواهرشوهرم قبلا مهد کار میکرده و دو تا بچه بزرگ داره
امشب با یه بچه دوست شد تو حیاط خانه بازی عالی بود تو پارکم عالیه ارتباط گیریش ولی پای اسباب بازی میاد وسط خیلی بد میشه، تو پارک از کسی چیزی نمیگیره ولی میفهمه تو خانه بازی و مهد اسباب بازیا مشترکه زور میگه.....
دوستش تو یه ماشین داشت اسباب بازیارو میریخت این اقا رفت ماشینو ازش گرفت من دخالت نکردم بار اول یعنی خواهرشوهرم نزاشت گفت تو چیزی نگو بزار از پس هم برمیان
سری دوم رفت خونه ای ک ساخته بود خراب کرد من رفتم گفتم نکن چرا اذیتش میکنی سری سوم رفت خونشو هول داد من از خانه بازی اوردمش بیرون..........
حالا خواهرشوهرم میگه تو حساسش میکنی جلو بچه ها دعوا نکن خب چی کارش کنم بزارم زور بگه بزارم بچه هارو اذیت کنه الان تربیت نشه دو روز دیگه این عادتای زشتش باهاش میمونه من دلسوز بچمم دوست ندارم سر این رفتاراش دوستاشو از دست بده.