مامانم گفتن که چیز خاصی نبود
نافش افتاده بود!!!!!
وقتی جا انداخت بلافاصله باردار شد

من از بچگی شنیده بودم که فلانی رفت نافشو جا انداخت باردار شد
اما خب اصلا به این چیزا اعتقادی نداشتم
میگفتم تکه چیزی بود دکتر تا حالا فهمیده بود
چون من برای مراقبت های پیش از بارداری چند وقتی بود که تحت نظر متخصص بودم.
اما دکترم هیچوقت احتمال این مسئله رو عنوان نکرده بود.

تا ایم فکر به سرم زدم همونجا شروع کردم به سرچ کردن.

علائم افتادگی ناف

توی اینترنت نوشته بود همون فتق نافه...حالا نمیدونم درست بود با نه.
اما درکل میشد حالتی که ناف بنا به دلایلی از جای اصلی خودش حرکت میکنه، یعنی اگه با شکم خالی چیز ینگین جابجا کنی یا یهو خیلی شدید بترسی یا هول کنی،ممکنه نافت از جا دربره.
علائمش هم این بود که وقتی دراز میکشی و دست میذاری اطراف ناف ،نبض ناف اطراف ناف میزد نه روی خود ناف،یبوست،سندروم‌روده تحریک پذیر و مشکلات گوارشی،بیحالی و ضعف و غش در مواردی و....

و من تمام این علائم رو داشتم.

وقتی اومدم خونه چک کردم و حس کردم مبض نافم داره سمت چپ شکم در نزدیکی ناف میزنه.

اما بازم مقاومت داشتم
که اگه چیزی بود،خب حتما دکترم میفهمید...

اما به خودم گفتم ایرادی که نداره
برو پیش یه نفر چک کنه.
شاید اصلا نیفتاده باشه.


ادامه در تاپیک بعدی

#نا باروری
#ناباروری
#بارداری
#باروری
#فرزند پروری
#فتق ناف
#جا انداختن ناف

۲ پاسخ

خدا برات حفظش کنه❤️

منم نبض اطراف ناف میزنه سمت چپ ...ولی مشکل های دیگه ندارم ...یعنی ناف منم افتاده

سوال های مرتبط

مامان قند مامان مامان قند مامان هفته چهارم بارداری
بعداز ظهر همون روز با یه عالمه شک و تردید و البته امیدی که خیلیم میترسیدم‌واهی باشه،رفتم پیش مامانم.

اول یکم طفره رفتم و شروع کردم حرف زدن و کشوندن بحث به احساس بیحالی و خستگی و ضعف
تا اینکه گفتم مامام من حس میکنم نافم افتاده.شما کسی رو نمیشناسین که برام چک کنه ببینه افتاده یا نه؟
و گفتم میخوام حتما قدیمی و کاربلد باشه

چون میترسیدم خودمو دست هرکسی بسپارم.باید از کارش مطمئن میبودم.

مامانم یکم فکر کردن و گفتن نه!

اما برام یراغ میگیرن از دوست و آشنا.اول مخافت کردم گفتم نمیخوام کسی بدونه..چون من با وجود تمام سختی این راه،تمام سعیم بر این بود که کسی ندونه بچه میخوایم و نمیشه.

اون شب از خونه مامانم برگشتم و دیگه پیگیر نشدم؛اسنقدر خسته بودم و فکر کرده بودم که تا سر رسید به بالش نفهمیدم چطور خوابم برد.

فرداش وقتی رفتم سرکار همش تو فکر این قضیه بودم

با خودم میگفتم اگه واقعا مشکل فقط همین باشه چی؟!

یعنی کن این همه سعی و تلاش کردم و خون دل هوردم و راز و نیاز کردم،مشکلم فقط همین بوده؟!

بعد خودم به خودم جواب دادم
گفتم شاید افتادن این فکر توی سرم جواب اون همه عجز و ناله بوده...اصلا شاید مشکلت این نباشه،فعلا بهش فکر نکن.

اونروز کارم تموم شد و برگشتم خونه...


ادامه در تاپیک بعدی

#فرزند پروری
#ناباروری
#نا باروری
#فتق ناف
#افتادن ناف
#بارداری
#بارور
ی
مامان قند مامان مامان قند مامان هفته چهارم بارداری
الان دیگه موقعش بود که باید میرفتم برای آزمایش ایمنی و انعقادی
اما مهمان از شهرستان اومد و چند روز قرار شد بمونن
منم گفتم ولش کن
اینماه قید این آزمایش میزنم تا ماه بعدی.
برخلاف دوره های قبلی که من اصلا چیزی از پریودم متوجه نمیشدم...اینبار واقعا اذیت شدم.
گذشت تا روز ۶ سیکلم و من اصولا سیکل هام ۵ تا۷ روز هستن...اما چیزی که جالب بود و برای اولین بار اتفاق افتاد، این بود که من از اواخر روز ۵ و اوایل روز ۶ سیکلم دردهای تخمک گذاریم شروع شد و این درد برای تخمدان سمت چپم بود...در صورتیکه من اصولا تخمک گذاریم از تخمدان چپ و روز های ۱۲ تا ۱۵ سیکلم اتفاق میفتاد.
قبلا خونده بودم توی یه سایت که یه نفر گفته بود من وقتی نافم رو جا انداختم انگار تخمدان هام فعال شدن و همون شب بعداز جا انداختن ناف با اولین و تنها رابطه ای که با همسرشون داشتن باردار شده بودن!

بنابراین بلافاصله بعداز اتمام دوره و پاک شدن رابطه داشتیم...روی یه روز در میون خیلی اصرار نداشتم اما چندتا چیزو خیلی روش اصرار داشتم.

ادامه در تاپیک بعدی
#ناباروری
#نا باروری
#بارداری
#باروری