واقعا نمیدونم چکار کنم؟من دوقلو دارم،از طرفی کمکی به جز مامانم ندارم،خواهرم کوچیکه،فقط میمونه خاله ام و مادرشورم که با هیچکدوم راحت نیستم.
دوست ندارم مادرشوهرم و خاله ام سینه هام و جای خصوصی بچه ها رو ببیند،آخه واسه همه تعریف میکنن و جاری های بشدت فضولی دارم که از مادرشورم راجب این چیزا میپرسن و مادرشورم مث خل و چرا بهشون میگه.
جاری اولم نوک سینه نداشته،مادرشوهرم دیده،الان کل فامیل میدونن حتی مردها میدونن که فلانی نوک سینه نداره،البته جاریم براش مهم نیست ولی من خیلیییی برام مهمه.

عزیزم بگو شوهرت ببره تو روشویی دستشویی بشوره
چرا تو لگن؟؟
خودتم یه شال کنارت باشه بگو خجالت میکشم بنداز رو سینه ات

سلام عزیزم منم۱۲شهریور

سلام زایمان نکردی

ای وای واقعا

نه من قصد نداشتم دوماه بودم فهمیدم اصن حامله ام

میگم خداشاید یکیش پسرکرد

من ولی امید دارم جنسیت هم حتی ب شوهرم گفتم معلوم نمیشه

الان قربون خدا همه چی دست خدایه ولی پسری میداد چی میشد من سه تامیشن

همه سرکوبم میدن میگن ب مادرت رفتی دختر زا شدی

فایده نداره بخدا خیلی بیخیال از اول مقصر خودم بودم رو دادم بهش الان چهار ساله پدرم و دراورده بچه پرو

جای خصوصی بچه که تعریف نداره خدایش همه مث همن دیگع
سینتم میخای بپوشون
تو تشت نشور ببر سرویس بشور تو سرویس بهداشتی مامانت میشوره میبره اتاق سریع پوشک میکنع

یچیز بگم بهت وقتی تازه زایمان میکنی انگار یجورایی خودت هم شرم و حیارو میذاری کنار نمیدونم چه حکمتی توشه!!!
من بعد زایمانم نوک‌نداشت سینم بعد مامانمو شوهرمو خواهرشوهرم 3تایی باهم سینم رو میمالیدن و با شیر دوش فشار میدادن😐🤣اصلا اون لحظه ها اینقدر درد داری که به تنها چیزی که فکر نمیکنی همون شرم و‌حیا هست بخدا🤣🤣حالا که به اون روزا فکر میکنم چقدر خجالت میکشم ولی اون لحظه اصلا برام اهمیت نداشت فقط میخواستم درد سینم کم بشه

مگه باهم زندگی میکنین؟؟؟که اونا هستن،با مادر شوهرت بحرف منطقی که ناراحت نشه

منم فقط مامانم اونم مریضه خانواده شوهر ک فضولن

موقع شیردهی بپوشون سینه هاتو، مای بی بی هم مامانت ببره اتاق دیگه عوض کنه بیاره

عزیزم بچات چی هستن۳۲هفته چقدروزنشون بود

دوقلوها همه سزراینی

منم. دوقلو

نشون نده بهشون،موقع شیر دادن بپوشون سینه هاتو کسی نبینه

شرایطت سخته و خودتم می‌دونی
پس به خودت تکیه کن
چاره ای نداری :)