۱۴ پاسخ

نوار بهداشتی گذاشته بودم منتظر بودم پریود بشم تو راه الکی یه تست گرفتم همش با خودم میگفتم حیف پولم تا برسم خونه پریود شدم تست زدم و دو خط افتاد سکته کردم

درخواست دوستی بده

اصلا اقدام نداشتم هر دو خدا خواسته شد
واکنشمم:سکتههههه😂😂😂😂

سه سال و نیم بود اقدام بودم باردار میشدم همش سقط میشد،، فروردبن ماه رفتم روز تنمک گذاریم برای شروع کارای iuiیا ivf، دکتر گف تخمک نداری، اما ضخامت رحمت بالاس کلی تقویتی داد و گف روز پربودت بیا، شد روز پریودم و من تا فردا و پس فرداش پریود نسدم و فقط خوابیدم مث خرررس حتی غذاهم نپختم 😂، بعد پاشدم ب همسرم گفتم برو نون بخر برا صبحونه ی بی بی چکم بخر، اورد زدم مثبت شد آنی،،، خلاصه نداشتم همسرم صبحومه بخوره گفتم برو انوکسا بخر برام، رف ده تا ازاد خرید.. اصن ذوق نداشتم همس استرس بود برام ک سقط نشه، دستیار دکترم اصرار ک باردار نیستی سرطان داری، اصن خوب نبود، البته الانم خوب نیس همه جام درد میکنه خوشبحال اونایی ک بارداری راحت و خوبی دارن

وای همش خودم و نگاه میکردم ببینم پریود شدم یا ن دوروز عقب افتاده بود بی بی خریدم شوهرم خواب بود بعدازظهری رفتم تو سرویس بهداشتی بی بی زدم مثبت شد انقد گربه کردم اومدم نماز شکر خوندم ک‌ وسط نماز بالا آوردم شوهرم از خواب بیدار شد گفت چی شده گفتم نمی‌دونم گفت بارداری گفتم ن میخواستم سوپرایزش کنم گفت مطمنم بارداری بعد سه سال انتظار

چندتا تست گرفتم و‌تو‌خونه انجام میدادم
وقتی هم انجام میدادم تا میدیدم یه خط هست پرتش میدادم داخل زباله های حموم و اصلا صبر نمیکردم تا دو‌خط بشه یا دیر دو‌خط میشد
تا اینکه تست ها شدن ۹تا
یه روز همسرم میره که زباله هارو‌جمع کنه میبینه ۹تا تست مثبت
میاد میگه عزیزم بمن نگفتی بارداری
گفتم من باردار نیستم گفت په اینا چیه
آقا منو بگو نمیدونستم بخندم یا گریه کنم
همسرم که اصلا سر از پا نمیشناخت انقد خوشحال بود و‌همش منو بغل کرده بود

من همیشه تصور میکردم وقتی بفهمم و بخام ب شوهرم بگم کلی گریه زاری میکنم ۸ ماه اقدام بودم
ولی جالبه از وقتی فهمیدم اشکم نمیاد اصلا به هر کی گفتم باردارم فقط خندیدم حتی به شوهرم با خنده گفتم نمیدونم والا

خونه مامانم بودم بهش پ دادم ک اسمشو چی بذاریم

من شش ماه از ازدواجم میگذشت دیگه تو این شیش ماه حامله نشدم میترسیدم چون برادر شوهرم این مشکل بچه نداشتن و دارن دیگه شروع کردم به دکتر رفتن و اینا خلاصه یه سونو انجام دادم گفتن کیست داری دارو گرفتم واسه کیست منتظر بودم پریود شم که داروهارو بخورم پریود نشدم. خودم فک میکردم بخاطر کیستاست که پریود نشدم تا بعد از دوازده روز که از پریودم گذشت رفتم آزمایش دادم و مثبت شد وای نمیدونی چه حالی بودم همینجوری عین دیوونه ها با خودم میخندیدم شوهرمم همونجور. خداروشکر الانم دو روز دیگه وقت آنومالی دارم تا جنسیت دقیقشو بدم خیلی استرس دارم

من ک کلا ۶ماه از عروسیم گذشته بود و چندروز عقب انداختم میخواستم آمپول بزنم پریود شم گفتم حالا ی آزمایش خونم بدم بعد دوروز فقط رفتم جوابو بگیرم ک ببرم‌پیش دکتر برای آمپول و گفت مبارکه مثبته😂و منی ک اون لحظه کاملا تو شوک بودم

ما تقریبا ۴ ۵ ماه اقدام بودیم که فهمیدیم اسپرم های شوهرم ضعیفه و مشکل دارن، رفت دکتر بهش چندتا قرص داد تقریبا ۱ یا ۲ ماه داشت اونارو مصرف میکرد که گفتیم بزار واسه منم دارو تقویتی بگیریم شاید شد دیگه، دقیقا دو روز از رو دارو تقویتی نگذشته بود که دیدم دو سه روز از وقت پریودم گذشته و نشدم، شوهرم هی اصرار کرد که بی بی چک بزار گفتم زوده نشون نمی ده گفت حالا تو بزار گذاشتم دیدم یه خط پرنگ یه خط کمرنگ افتاد شوهرم گفت به به مبارکه بارداری باور نمی‌کردم که فرداش رفتم آزمایش بتا دادم دیدم بله مثبته🥹😂

منی که با قرص اورژانسی باردار شدم و روحمم خبر نداشت😁

شوهرم داشت سیفون نصب میکرد خخ

من یه بار کلا اقدام داشتم همون یه بارم گرفت تو جنگ فهمیدم واین قدر شوهرم واکنشش بد بود که خودمم حالم خیلی بد شد بس شوهرم گفت بندازش و گریه کردم خونریزی کردم منو بردن سونو ببینم سقط شده که دکتر گفت مبارکه دو قلو ان

سوال های مرتبط

مامان جوجو ممد مامان جوجو ممد هفته شانزدهم بارداری