۹ پاسخ

همه همینن عزیزم چرا خودتو ناراحت میکنی
بچه ها روحیه اجتماعی دارن و خواه یا ناخواه میجوشن با هر کسی که قلبی دوستش دارن
الان اوج اذیت و شیطنتش برای پوشکه بعد چند وقت دیگه خودش میاره میگه انجام بدی
کنجکاون بچه ها چون کارهات تکراریه براش جذابیت نداره میره سراغ یکی دیگه یا بیرون تا چیزای جدید کشف کنه پس این مامانایی که میگن نه خداروشکرررر برای اما اینجوری نبست باید بگم بچه اشونو باید ببرن دکتر سریعا چون روند رشدشون طبیعی نیست اصلا!!!!
شیر مادر یه پیوند عمیق بین مادر و فرزند ایجاد میکنه گلی ولی شیرخشک چون هرکی میتون۷ بگیره دستش شیشه رو بده یکم صمیمتش با مادر کمتر میشه بهتره وقتی بهش شیر میدی خودت بگیری بغلت حرف بزنی براش نوازش کنی و شیشه بدی
براش لالایی بخون با شنیدن صدات بفهمه شبه و‌باید بخوابه تا کالسکه از سرش بیوفته
اینم یادت نره نود درصد مامانایی اینجا دروغگوعن و فقط انرژی منفی میدن
خودتو نباز تو بهترین مادری و کارتو به نحو احسنت داری انجام میدی فقط دیگه با رشدشون یه سری الگوهای رفتاریشون تغییر می‌کنه چون دنیاشون بزرگتر میشه و طبیعیه این رفتار

عزیزم اینا دلیل برا کم مهری نیست بچه است هر دوره یه مدلی میشه پسر بزرگ منم دقیقا اینجوری بود شیر خشک هم بهش میدادم الان که 11سالش شده خیلی اوکیم باهم میاد بغلم می‌کنه هر مشکلی باشه به خودم میشه پس نگرا نباش بزرگ ترشه شک نکن محبتش 100برابر میشه تو مادریش مهرت تا ابد رو قلبشه

پسر منم هرکس بخواد بره بیرون باهاش میره ،غذا خوردنم فقط خودم میتونم بهش بدم بسکه بدغذاست

برعکس دختر من خیلی وابستس ب من.همش چشش دنبال منه اما گاهی خسته میشم میگم کاش ب بقیه هم وابسته بود

اشکال نداره دختر منم اونقدر به خواهرم وابستس اونو کاملا به من ترجیح میده جایی میرم در حد بیست دقیقه وقتی میام میبینم اصلا یاد من نکرده همیشه میگم اگه این دوتا ممه رو نداشتم احوال منو نمی‌گرفت ولی خودم مطمعنم اندازه دنیا و بیشتر از جونم دوسش دارم و همین کافیه....

ن دختر من خداروشکر اینجوری نیست فقط به من و باباش وابسته اس و اگه بریم بیرون پشتمون گریه میکنه حالا باباش هم زیاد نه ولی به من خیلی وابسته تره چون بیشتر وقت رو با من میگذرونه

پسر من تو بغلم اروم میگیره رو رو پا و تو بغل میخابه
زیاد بیرون نبردمش اگ چن روز پشت هم بردم دیدم سر تایم بهونه بیرون و میگیره چند روز نمیبرم ک عادت نکنه
تا یکی میره بیرون یا باباش میخاد بره بیرون نمیدم بهش بگم بیا با خودت ببر ک عادت نکنه
یکم سخته

وااای دختر منم دقیقا عمینه سر پوشک عوض کردن دیگه گریه میکنم رسما امروز بیرون بودیم تو ماشین خواستم پوشکشو عوض کنم دیگه ببین انقد گریه کرد دو تا پاشو کرده بودم توی ی پاچه شلوار بدون اینکه بفهمم

الهی...
چقدر مادر حالش گرفته میشه و غصه میخوره🥺

سوال های مرتبط