امشب مهمونی دعوت بودیم برداشتم این پیرهن پوشیدم
بگو آخه بلد نیستی چرا میپوشی
رسیدیم یه جوب خیلی بزرگ بود بچه رو زدم بغلم ک پیاده بشم با کیاشا افتادیم توی جوب😭😭😭
فقط توی لحظه کاری ک کردم کیاشا رو محکم توب بازوهام گرفتم ک سرش جایی نخوره
خداروشکر بخیر گذشت ولی الان از درد رون پام خوابم نمیبره
تمام وزن خودم کیاشا افتاد روی یه پام لبه ی جدول سیمانی خورد
خداروشکر آب نداشت خیس نشدیم

خدا رحم کرده بهتون عزیزم
منم اکثرا مانتو بلند یا مانتوعبایی میپوشم خیلی حواسم هست وقتی میخام رد بشم نزدیک بود یه بار بیفتم منم

من که بجز دامن و کفتان نمیتونم چیزی بپوشم دیگه اصلا به شلوار عادت ندارم.شلوار تمام بگ میپوشیدم اونم دیگه نمیپوشم

گلم از چشم نظر بازم خداروشکر ب خودت گرفن ب بچت نگرفت همیشه ی کم نمک بریز تو پلاستیک کوچولو بزار تو جیب لباس خودت و بچتو از چشم بد بدور باشید

خدا رحم کرد بهتون عزیزم
بیشتر مراقب باش

چشم خوردی به بلد نبودن نیست،بهتم میاد خداروشکر ک بخیر گذشت و خیسم نبود،ازین پمادای درد داری بزن یا ن کیسه یخ بزار

بلا بدور باشه
منک از ی پله پام پیچ خورد انیسا بغلم بود فقط اونو یجوری گرفتم ک ضربه نخوره ب سرش و بقیه بدنش مچ پام از ۳ جا شکست یک ماه بسته بود

عزیزدلم اتفاقه خدایی نکرده میفته شاید بدونه این لباسم میشد
خداروشکر بخیر گذشته تنتون همیشع سلامت
لباستم خیلی شیکه قشنگم👌🥰

اخ چه لحظه ی بدی الهی بگردم
خدارو شکر بخیر گذشته
با بجه واقعا تیپ زدن ب ما نیومده🤕