چقدر بچه داری سخته پسرم نزدیک 4 سالشه دخترم 39روزشه. خیلی تحت فشارم هر دو اذیت میکنن احساس میکنم نمیتونم ادامه بدم.. بیاین درد دل کنین کسی شرایط من داره چکار میکنین که بتونین تحمل کنین

عزیزم طبیعی هس یکم بزرگ بشن خوب میشه اوایل سخته

عزیزم شرایطت کاملا قابل درکه
باید کمکی داشته باشی
من رفتم خونه مادرم و دو ماه تمام موندم وگرنه افسردگی کامل می‌گرفتم

وای گلم خداصبربده منم الان ناخواسته باردارم ولی میخوام سقط کنم بخاطر همین اذیتا چون پسرم خیلی لح بازه می‌دونم اگه اون یکی بیاد چی میشه

سلام عزیزم
کاملا طبیعیه
تازه زایمان کردی هنوز هورمون هات درست نشدن دوتا بچه واقعااااا سخته و کار هر کسی نیس
یکم شل کن سخت نگیر تمام توجه ات رو بده ب بزرگه ک حسادت نکنه وگرنه بیچاره میشی
مدام بگو بزرگ بشه باهات دوس میشه باهم میرین بازی....یکم سخته دیگه ولی می ارزه وقتی باهم بازی میکنن آدم قند تو دلش آب میشه

خیلی بده درکت میکنم

مامانا بچه های چطورن در روز چند بار ادرار میکنن

منم بعد از زایمانم افسردگی گرفتم

خواهر من سه تا دارم، چهارمی هم توراهه...هلاکم ب قرآن....حالا همه هم شپش گرفتن

بگردم شرایط روحی من وقتی دخترم به دنیا اومد
عزیزم از همسرت کمک بگیر برا استراحت کردنت
یعتی مثل من استراحت صفر باشه روحت و جسمت اسیب میبینه 😢
هر وقت بچه خوابید بخواب کار خونه رو ول کن
استراحت کن
خونه رو میشه بعد بیدار شدنش هم جمع کنی
خلاصه فکر خودت باش خیلی مثل من افسردگی نگیری

همه چی به بچه بر میگرده
خواهر شوهرم دختر بزرگش یکسال و نیمه است ، دومی ۱۵ روزش
ماشاالله همش خوابن اصلا نوزاد بیدار نیست فقط شیر میخوره می‌خوابه ، تازه آخر هفته می‌خوان برن مسافرت

بچه چهار سالتون چند بار در روز جیش میکنه

منم وقتی دختر بزرگم دقیقا دو سال و نیمه بود دوقلوهام به دنیا اومدن خیییییییلی روزای سختی رو گذروندم اینقد شب نخوابی داشتم که زیر هر دو تا پلکم از باز بودن زیاد چشام خط افتاده بود و زخم شده بود دختر بزرگم بشدت رفتاراش عوض شده بود دوقلوها شرایط خاص خودشونو داشتن خلاصه که خیلی سختی کشیدم ولی به هر سختی بود گذشت الان دیگه شرایط بهتر شده

من همیشه دوست داشتم فاصله بین بچه هام سه سال باشه همینطورم شد ولی خیلی سختمه احساس میکنم عصبی شدم یکسره در حال تمیز کردن و .....

بعد شوهر من ميگه چرا اسم بچه دوم آوردم بهم بدوبيراه گفتي 😅😅😅
بفرما اين هم دليلش 😬😬