سلام خانم‌ها
امروز عصری دخترمو بردم پارک اونجا یه آقایی یه هاپوی خیلی کوچولو سه ماهه آورده بود و گفت واکسنهاشو زده ، دخترم یکم باهاش بازی کرد بعد یه ساعت که اومدیم خونه یه آبی زدم تنشو میخواستم خشک کنم دخترم گفت پشت آرنج دستش میسوزه نگاه کردم یه قرمزی خیلی خفیفی داشت فکر کردم تو بازی خورده جایی … بعد امشب که میخواستم بخوابونمش و باهاش صحبت میکردم یهو دستش یادم افتاد که نکنه هاپوئه گاز گرفته از خودش پرسیدم کی اینجوری شد گفت هاپو گاز گرفت یهو اضطراب گرفتم … چون امشب همسرم شیفته الان زنگ زدم از اورژانس راهنمایی بگیرم پرسیدن سگه واکسنهاشو زده بوده؟ منم گفتم اونطورکه آقاهه میگفت زده بعد گفتن حالا محض اطمینان ببریدش درمانگاه چک کنن .. منم پرسیدم فردا صبح هم میشه ببریم یانه چون همسرم نیست گفتن معمولا تا ۲۴ ساعت فرصت هست .. خواستم ببینم همچین تجربه ای داشتین شما ؟ دکتر گاز گرفتگی در چه حد رو خطرناک میدونه و واکسن میزنن؟ دست دخترم فقط یکم قرمز شده و خراشی نیست بصورت قرمزی خفیف هست🤔

تصویر
۹ پاسخ

سلام کاربسیار خطرناکی کردید.اصلا اجازه ندید به حیوانات نزدیک بشه....از روی شخصیت و تیپ و ظاهر ک نمیشه اطمینان پیدا کرد وا‌کسن زده......حتما ببرید دلبندتونو پزشک چ‌ک کنه از نزدیک

هیچی نیست عزیزم گاز گرفتگی در حد زخم خطرناکه این فقط قرمز شده بعدم سگهای خونگی قطعا واکسن زدن چون طرف ریسک نمیکنه تو خونش سگ واکسن نزده نگه داره من ده بار آیان بردم بازی کرده با سگا سخت نگیر

هیچ وق نزار ب سگا دست بزنه این‌‌ تجربت بشه
انشاله ک چیزی نیس صبح زودتر ببرش چک بشه

بچه ی یکی از آشناهامون همیجوری شد سگه هم واکسناش زده بود اما دکتر برا احتیاط واکسن به بچه چندتا زد شما هم حتما پیش دکتر خوب ببر

حتما حتما ببرش دکتر تا واکسن واسش بزنن
اصلنم اجازه نده ب هیچ سگ یا گربه ای تو خیابون نزدیک بشه

هر چه سریعتر ببرین کلینیک و به دکتر نشون بدین وقت واکسن کزاز فقط ۲۴ ساعت هست خدای نکرده یه درصد سگ بیماری داشته باشه دیر میشه بعد از اون ۲۴ ساعت...همسرتون نیستن خودتون با تاکسی برین ولی خواهش میکنم پشت گوش نندازین و نگین باشه برای فردا ...

بگیر زیر شیر آب طولانی مثلا نیم ساعت البته باتوجه به کمبود آب فشار آب رو کم کن
فردا ببر درمانگاه چک کنن

شاید از روی شیطنت میگه هاپو گاز گرفته و توی بازی اینجوری شده

دست اهورا رو گربه گاز گرفته ولی واکسن زده بوده.....می‌گفت جاش میخاره...سوزش نداشت ولی....زخم شده بود و خارش داشت

سوال های مرتبط

مامان باران و بهار مامان باران و بهار ۳ سالگی
بچه ها من ساعت ۱۱بیدار شدم کم کم آماده شدم و تخم مرغ گذاشتم آبپز شه بهار بیدار شد کاراشو انجام دادم و لباس تنش کردم(در این حین بارانم هی میگفت بجای اسباب بازیها حرف بزن)بردم بهداشت واسه واکسن،از اونور ساعت۱برگشتم دیدم هنوز صبونه نخوردن😐تخم مرغها رو پوست کندم برنج گذاشتم خیس بخوره ،نون آب کردم و به باران تخم مرغ دادم خودمم یه چای سرد با کلوچه خوردم ،بعد برنجو پختم ،ناهارو آوردم شوهرمم وقت نداشت چیزی نخورد و رفت ،سفره رو جمع کردم آشپزخونه رو جمع کردم گفتم یکم باسنمو رو زمین بذارم که بهار گریه کرد بغلش کردم و چرخوندم ،بارانم دنبالم.... بعد که بهار رو زمین گذاشتم باران اسباب بازیاشو آورد که بیا بازی ... نیم ساعت باهاش بازی کردم گفتم دیگه بسه ،اونم ناراحت شد و گریه کرد می‌گفت باید باهاش بازی کنم ،یعنی نیم ساعته کوفتی واسه خودم نیستم ،ایا من مقصرم ؟؟؟؟همیشه در طول روز حتی شده نیم ساعت یا بیشتر باهاش بازی میکنم , گاهی هم متفرقه ست هر بار پنج دقیقه ده دقیقه تا یه ساعت دو ساعت بعد که باز بگه بیا بازی ،واقعا عذاب وجدان میگیرم اما می بینم واسه خودمم نمیتونم وقت بذارم اصلا ،شما که دوتا بچه دارید چه میکنید؟قبل از بهار خیلی باهاش وقت میگذروندم اما حالا اصلا نه نمیتونم درست حسابی واسه بهار وقت بذارم نه باران،بیچاره باران هم خیلی درک میکنه و هر بار که بهش میگم کار دارم صبر می‌کنه ،نمیدونم چیکار کنم😢