۶ پاسخ

دخترمنم خیلی وابسته بود ولی خداروشمر زود فراموش کرد

دختر منم میخوره انوز،سوراخ کردم قیچی کردم تلخک زدم بی فایده

بشین یادداشت کن ببین در روز چقد پستونک میخوره
روزی ۵ دقیقشو کم کن
وقتی دیگه روز نخورد شبم یواش یواش ازش بگیر
همزمان هم براش کتابای ترک دستونک بخون

اخ عزیزممم
منم هرکاری میکنم نمیتونم بگیرم اصلا

واویلا پسرمنم اینجوری بود شب تاصبح کنارسرش بود هروقت میخواست میخوردش
۱۲ روز پیش گذاشتمش روی پام که بخوابونمش بهش پستونک ندادم خوابید...
دوروز اینجوری بدون بهانه گذشت
روز سوم هم خوابید ولی وسط خواب بیدارمیشد گریه میکرد لگد میزد اشک میریخت ها
خوابش بهم ریخت افتضاح بود ولی گذشت روز پنجم انقدرگریه کرد ولج کرد منم گریه کردم باهاش دیگه
وگفتم‌بچه هلاک شد پستونک بهش دادم
پستونکو نگاه میکرد گریه میکرد😑
یه پنج دقیقه استفاده کرد بعد که حواسش نبود وانداختش زمین زود برش داشتم
دیگه دوباره بهش ندادم
الانم وقتی خوابه باید کنارش باشم بیدار میشه پشتشو ماساژ بدم تکونش بدم تابخوابه وگرنه بیدار میشه گریه میکنه بداخلاقی میکنه🥲

بچهای منم پستونک شدید وابسته خیلی شدید
منم سرشون قیچی کردم گذاشتم تو خونه هر وقت بره بخوره ببینه خراب شده دیکه نخوره یدونه سالم گذاشته بودم کنار اگر شکست خوردم بدم بهش😅
دیگه همونو میدید برمی‌داشت ک بخوره میدید ای بابا اینکه خرابه مینداخت میرفت سراغ بازیش دیگه روز دوم همون پاره رو هم جمع کردم شب قبل خواب همون پاره رو میدادم پرت می‌کرد بعدش می‌خوابید
زمانی هم بهانه می‌گرفت خوراکی میدادم بازی می‌کردم باهاش در کل یادشون رقت خداروشکر

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی