۱۳ پاسخ

من نزدیک سه ماه زایمان کردم همچنان اینجوریم

وای یه روزی منم اینطور میشم
منم اعصاب ندارم فوری گریه و دیوانه میشم

منم شیش روزه زایمان کردم و کارم فقط گریه است کلا اصلا هرکاری میکنم لبخندی به لبم نمیاد و احساس شادی نمیکنم

میگذره عزیزم ..منم خیلی بیخوابی میکشم یکم که بزرگتر بشه آروم تر میشن نگران نباش...

اگه میتونی روزی یک ساعت برو بیرون خونه برو خونه مادر خواهر کسی یا بگو اونا بیان پیشت سرگرم شو تنهایی تو خونه موندن پدر ادمو در میاره .من کولیک بچه رو بهانه کردم هرشب با ماشین میرم یه دور میزنم و گرنه خفه میشم از خستگی

بچه داری آدم خسته میکنه ..منم هروقت دخترم نمیخوابه میزنم زیر گریه..حال هممون اینجوریه
بخواب
خوابیدنی آدم رفرش میشه
با دوستی کسی برو بیرون
من رفتنی بیرون یا یکی اومدنی پیشم خیلی بهتر میشم
هروقت بچه خوابید جای انجام دادن کارای خونه از فرصت استفاده کن و بخواب و بنویس و شکرگزاری کن برای چیزهایی که داری
سعی کن خودت حال خودتو خوب کنی
من از ۱۰ روزگی که مامانم رف خونشون هی اصرار کرد بیا ۱۰ روز خونه ی ما من نرفتم چون خونه ی خودم راحت ترم
میخوام قوی باشم
میخوام یاد بگیرم که وقتی کسی نیس خودم هوای خودمو داشته باشم
بعضی وقت ها که احتیاج دارم میگم یکی میاد پیشم

همه همینن

عزیزم همه این بحران رو روزای اول تولد نی نی هامون داشتیم میگذره سختیش چهل روز اوله

منم همینم‌به زور دارم میگزرونم
دلم برای قبل از بچه دار شدن تنگ شده
از حجم مسئولیت و استرس و بی خابی خسته شدم

همدرديم🫂🥲

اوضاع همه خرابه
منم حالم خراب بود از زمان شروع جنگ که دیگه قشنگ داغون شدم

بچه اولته؟ منم اون زمان همونطوری بودم
یه کمکی اگه داشته باشی خیلی خوب میشه

دقیقن حس من🥺

سوال های مرتبط