تجربه من برا باردار شدن
اولش که چن ماه جلوگیری طبیعی داشتم بعدش که اقدام کردم دیدم خبری نیس رفتم ماما بهم گف تا یسال طبیعیه بیخیالش شدم و هر ماه تو اقدام بودم تا اینکه دیدم نه واقعا خبری نیس رفتم تحت نظر متخصص سونو کرد و گفت تخمدانات بد نیس خوبه هر ماه داروی تقویتی میداد بعدش امپول دور ناف و آزادسازی که خیلی زدم ولی رو من تاثیری نداشت و پریود میشدم و تقریبا پریود منظمی داشتم ۲ سال تو اقدام بودم کلافه شده بودم رفتم طب سنتی داروی گیاهی خوردم بادکش کردم ولی باز خبری نبود گرمیجات میخوردم و کلی ازمایش دادیم هم من هم همسرم که گفتن همه چی اوکیه. ولی چرا آخه مشکل کجا بود که باردار نمیشدم؟ بعدشم گفتن باید برم عکس رنگی تجربه نداشتم خیلی میترسیدم خیلی میگفتن درد داره منم مقاومت میکردم بعدش دیگه دلو زدم به دریا و رفتم دیدم درد آنچنانی نداشت و استرس من بیهوده بود جواب عکس رنگی هم خوب بود بدون مشکل خداروشکر. دیدم جواب نمیگیرم رفتم یه شهر دیگه پیش نازایی گف باید ای یو ای بشی کلی ناراحت شدم من بارداری طبیعی میخواستم بالاخره گفتم کاریه که شده رفتم برا ای یو ای که خداروشکر قسمت نبود من رفتم بیمارستان گفتن محلول آماده نیس پرستار نگفته و نمیشه منم آزادسازی زده بودم باید اونروز ای یو ای میشدم نمیشد بمونه برا فردا اگه میخواستم باید ماه بعد میرفتم که خداروشکر میکنم ماه بعدش بطور طبیعی دیدم پریودم گذشته و پادرد اولین علایمم بود وقتی بی بی چک زدم خیلی خوشحال شدم امیدوارم دامن همه چشم انتظارا سبز بشه همه ی اینا تو ۲ سال اتفاق افتاده ینی ۲ سال تو اقدام بودم . امیدوارم هر کی دلش نی نی میخواد زودی به آرزوش برسه❤🌱

۴ پاسخ

عزیزم مشابه این اتفاقات تو ۲ سال اخیر برای منم افتاد و دکتر بهم گفت اگه این ماه هم باردار نشی باید بری ای یو ای ک خیلی میترسیدم و دلم میخواست که طبیعی باردار بشم🥺دقیقا همون ماه پریودم عقب افتاد و باردار شدم انشالا برای همه چشم انتظارا💗💗💗

دوستان عزیزم
گروه زدم دورهمی واسه خانوما.
ممنون میشم اگر فعال هستید و دوست دارید در جمع ما باشید
بهم پیام بدید. در روبیکا. لینک بفرستم ی دورهمی راجب بارداری اقدام و دوستانه

به اسم « دورهمی مامانای آینده »😇
عدد آیدی به انگلیسی وارد کنید تا منو پیدا کنید در روبیکا
@Mmahla1381

ای جانم چه متن قشنگی ایشالا برای ماهم دعا کن قشنگم امیدوارم صحیح سلامت نینیتو بغل کنی

ماشاءالله هزار ماشاءالله ان شاء الله بسلامتی بغلش بگیری عزیزم

سوال های مرتبط

مامان گل پسرم🩵🐣 مامان گل پسرم🩵🐣 هفته بیست‌وپنجم بارداری
خانمای گل اونایی که تنبلی دارید و فک میکنید بارداری براتون خیلی سخته خواستم چنتا نکته بهتون بگم
من از آبان اقدام به بارداری کردم و رفتم دکتر و بهم گفت که تنبلی دارم و بدون دارو باردار نمیشم
وزنم بالا بود کم کم ورزش و رژیم گرفتم وزنمو آوردم پایین و دکتر بهم لتروزول داد که با وجود فولی خوب اون ماه باردار نشدم و کلی ناامید شدم
ماه بعد دارو نخوردم و رفتم سونو گفت فولیهات کوچیکه و امکان بارداری نیست منم ناامید برگشتم خونه تا دوباره همون ماه پریود شدم
ماه بعدش بازم رفتم دکتر با وجود آزمایشات هورمونی نرمال دکتر گفت بهت دارو میدم من اون ماه لتروزول و سینال مصرف کردم بازم پریود شدم و باردار نشدم
کم کم داشتم ناامید میشدم و بیخیال بچه میشدم تا اینکه با خودم گفتم روشهای سنتی رو امتحان کنم رازیانه و تخم هویج خوردم؛قرص ویتاگنوس خوردم و پیاده روی کردم هر شب عسل و سیاهدونه به همراه همسرم میخوردیم و خلاصه بازم بیخیال بچه شدم و هیچ امیدی نداشتم
که دیدم در کمال ناباوری باردار شدم
منی که دو سه ماه هم میشد که پریود نشدم
خواستم بگم اگه اون ماهی هم که باردار شدم دکتر میرفتم شاید دوباره منو ناامید میکرد و با استرس باردار نمیشدم
خانمای گل از تنبلی تخمدان نترسید و خودتون درمانش کنید
درمانش خیلی راحته و اینکه دکتر فقط وسیله هست به خدا توکل کنید
انشالله دامن همه چشم انتظارا سبز بشه
امیدوارم کمکی بهتون کرده باشم🥰🥰🥰🥰🥰
مامان بَبو🤍 مامان بَبو🤍 هفته هشتم بارداری
من دوسال و نیم اقدام بودم هردکتری توی شیراز بگید رفتم نازایی بدون علت داشتیم هم خودم هم شوهرم سالم بودیم ولی بی دلیل بود توی روستا هم ازدواج کرده بودم خیلی استرس بهم وارد خسته شده بودم خیلی حتی سه بار آزاد سازی و چقدر سینال زدم ولی نتیجه نداشت بدتر هورمونم و ریخت بهم ...سه ماه کلا بیخیالش شدم و دکتر نرفتم ولی اقدام داشتم بازم نشد تا حتی شد این سه ماه خیلی جلو و عقب میشد دو روز سه روز جلو مینداختم یکبار هفت روز تاخیر داشتم ماه بعد یک روز جلو انداختم ماه محرم که شد با امام حسین قهر کردم خدایا من و ببخش استغفرالله گفتم دیگه اسمت و نمیارم من بهت دخیل بستم ولی تو دلم و شکوندی چله عاشورا هم شرکت کرده بودم دقیقا شبی که خیلی گریه کردم فردا که توسوعا میشد اسمم توی چله در اومد به نیت من خونده شد دیگه بهش فکر نکردم این ماه دل و بدم به دریا رفتم پیش سارا داوودی خیلیییییی بهم امید داد برام عکس نوشت من ک نمی‌رفتم به خواست خدا رفتم عکس رنگی حدود دو تا سه بار نزدیکی داشتیم اینم نه رعایت بکنم فقط مثل حالت سجده میشدم ...تا یک هفته قبل موعد اسهال شدید شدم و دل‌پیچه ادامه داشت تا روز موعد گفتم حتما الکی باز تاخیر دارم درد پریودی شدید داشتم تا اینکه بعد از هشت روز تاخیر شوهرم بیبی چک خرید من زدم دیدم منفی توی چند ثانیه اول دادم دست شوهرم خدا شاهده کمتر از دو دقیقه مثبت مثبت شد رفتم آزمایش اونم مثبت شد یقین آوردم به امام حسین و دست بریده حضرت عباس بابام رفت کربلا گفته بود به حضرت عباس تو ک یاور همه بودی دختر من بی یاور مونده کمکش کن من فقط این و فهمیدم انتظار خیلی سخته خیلی ولی دخیل ببندین دست خالی برنمیگردین من دلشکسته صداش زدم دستم و گرفت 🥹🥹