سارا بیرون هم میرین میخوره؟؟
منکه این چند روزه پستونکو ازش گرفتم زیادم اذیت نکرد میگن برا فکشون خوب نیس و دندوناشونو کج میکنه
عزیز دختر من یکسال و پنج ماهگی از پستونک گرفته شد
وابستگیش بهش خیلی زیاد بود
و اونموقع ۱۵تا دندون داشت حقیقتش اینقدر ک اینو میجویید و سوراخ میکرد بی اندازه
ی شب رفتیم خونه مادرم ک سه روز بمونم
پستونکشو نبردم
همون سه شب براش گریه کرد
و دیگه تمام
الآنم شیر خشکشو همون کارو کردم
نشونش نده. جلو چشمش نباشه
منم همین روش دکتر و براازشیرگرفتن امتحان کردم بدتر وابسته ترشده ،میترسه ازدستش بده تند تند میخوره و تقاضاش بیشترشده
فعلا شل کردم ،هرچی زوم کنی بدتره
هی گفتم خانوم شدی،دندون داری بایدغذابخوری و...جواب بالعکس داد
خب این همه تلاش کردی ی مدت اصلا واکنش نشون نده
ی جوری وانمود کن انگار پستونکی تو خونت نمیبینی شاید خودش بیخیالش شد
پسر من موقعه خواب میخوره فقط یه شب میخوره یه شب خیلی خسته باشه با ماشین یا موتور خوابش میبره همینجور اما اماااا اگه بخواد و ندم قابلیت اینو داره تا صب گریه کنه 😶
وای من دخترم دکتر براون مبخورد رفتم داروخانه گفتم یه پستونک به درد نخور بدین که با سری مال خودش خیلی تفاوت داشته باشه که نخوره اونم یدونه داد عین در قابلمه سرشم مثل انگشت وسطیه دست ادم میمونه دقیقا
حالا عین چیییییییییی چسبیده به این😑 ول کنم نیست
قبلی خودشو نمیخوره
وای عالی گفتی دختر منم خیلی وابستس نمیدونم چیکار کنم دکترش گفت سرشو قیچی کن یکی دوروز کمش کردم و کمتر دادم بهش انقدررررر گریه کرد الانم بیشتر میخوره از قبل
انگار حرفای منو زدی
اخرش چیکار باید کرد؟؟؟
من تو یک روز گرفتم تو ۱۹ماهگی
خب الان خیلی بزرگتر شده چندماه پیش باید اقدام میکردی
معلومه دیگه نه از عاشقان پستونکه🤕😂
پسرمنم موقع خواب استفاده میکرد یهویی وابستگی پیداکرد مثل خمارا دنبالش میگشت
دوروز موقع خواب ندادم همکاری کرد منم دیگه جلوچشمش نذاشتمش
ولی از روز سوم بهانه میگرفت ازخواب میپرید گریه میکرد
روز پنجم خودمم باهاش گریه میکردم یه هفته خواب نداشتیم نه شب نه روز
بالاخره ازسرش افتادهنوزم وسطای خواب ظهرش بیدار میشه بهانه میگیره بغلش میکنم سرشو میزارم روی دستم میزنم روی شونه اش یامیخوابه یانه ولی کم کم آروم میشه
۱۳ روزه از پستونک گرفتمش🥹
پسر من به شدت به پستونک وابسته بود.همیشه یکی توی دهنش بود و دوتا تو دستاش.اصلا بیخیالش نمیشد.واسم ی کابوس شده بود ک چجوری ازش بگیرم🫣
یک روز بهش گفتم تو دیگه بزرگ شدی مامان.به به رو باید بدیم به نی نی کوچولوها بخورن،در کمال ناباوری و در شوک کامل من دیگه گذاشت کنار ونخورد.فقط هی راه میرفت میگفت دادم به نی نی کوچولو🥲حتی یکبار هم بخاطرش گریه نکرد
من ۲۰ماهگی با داروی تلخ از داروخونه گرفتم
میذاشت دهنش. تلخ بود در میآورد.من و باباش میگفتیم آه دیگ تلخ و بدمزه شده نباید بخوری.
دو سه شب اول خیلی بیتابی کرد منم باهاش گریه کردم
اما هم خودش راحت شد هم ما
تو خواب خیلی وابسته بود
بیداری نه
دوهفته سخت گذشت. رو پا میخوابوندمش.
فقط یهویی میشه گرف عزیزم
چقد شرایطه منو گفتی آخ نگووو نگووو ک چقد پرنسای منم عاشق پیتونکشه شب ک از دهنش بیوفته خواب آلود پامیشه هراسون میزاره تو دهنش دوباره میخوابه
وقتی کوچیکه باید ازش میگرفتی دیگه الان متوجه میشه خیلی سخته بنظرم وقتی یهویی جوابه
عین لیلی تا خاسیم ترکش بدیم بیشتر از قبل وابسته شد من دیگه ولش کردم میگم هروقت خودش خسته شد میندازه.دور
پستونک رو بعید میدونم بشه به مرور گرفت، دختر من سنش هرچی بالاتر میرفت وابسته تر میشد، دیدم اوضاع داره سخت میشه سریع گرفتمش، سرشو چیدم و هروقت بهونه میگرفت همونو بهش میدادم و توی ۳ روز کاااملا فراموش کرد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.