۵ پاسخ

هیچ بچه ای با پستونک نمونده، اذیتش نکن بچه گناه داره
حداقل شبارو بده راحت بخوابه
والا اینم مثل سینه مادره عادت کرده سخته

الهی خیلی براش سخته .
منم نتونستم از پستونک بگیرم انقدر مظلومانه گریه میکنه و از چشمش اشک میاد که فکر میکنم آسیب این استرس از آسیب پستونک بیشتره.
من هر وقت بی تابی میکنه میدم میخوره بعد دو سه دقیقه میگم دربیار اولش میگه نه بعد خودش درمیاره میده به من.
موندم چیکار کنم.پریروز سرشو قیچی کردم میذاشد دهنش میگفت می می نیست اما در کمال ناباوری دیدم پستونک سربریده رو میخوره در میورد نگاه میکرد دوباره میذاشت دهنش میخورد😐😐😐

خیلی سخته، منم پسرمو از شیر خودم گرفتم هنوز قلبم میگیره یادش میفتم

اللهی عزیزم عیب نداره کم کم عادت میکنه

منم از دیروز سر پستونک بریدم امروز اصلا نخوابید تاالان قبلا بدون اینکه رو پا باشه خوابش می برد از دیروز باید حتما رو پا باشه امیدوارم که اذیت نشه بیشتر ازاین دلم براش خیلی میسوزه و

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۱ سالگی
خانوما بیاین راهنماییم کنین لطفا
دخترم همش پستونکشو سوراخ میکنه بعد اینقدر گاز میزنه تا کلا سرش اویزون میشه امشب برای بار چندم پستونکشو اینجوری کرد از اونجایی ک احساس میکنم یکی از دندوناش بخاطر پستونک کج شده و همش هم با پستونک حرف میزنه و رو اعصابم میره بعد الان ک دیدم پستونکش خیلی پاره شد خودم کلا پاره کردم جلو چشمش گفتم پاره شد دیگه نمیتونی بخوری بزرگ شدی دیگه نخور ببر بنداز تو سطل آشغال با اینکه قبلا از این کارم ناراحت شد و گریه کرد امشب اصلا مهم نبود واسش رفت انداخت تو آشغالی اومد منم از آشغالی دراوردم شستم ک یوقت بعدا سراغشو گرفت بهش نشون بدم یادش بمونه..از طرفی دو هفته دیگه تولدشه جشن بزرگ میخوام بگیرم واسش هم خودم کلی کار دارم تو خونه تمیزکاری و خیاطی و اینا هم بیرون ک وسایل جشن رو بخرم باید پیش مادرم بمونه میترسم خیلی اذیت کنه یا روز تولدش اذیت کنه.حالا بنظرتون دیگه پستونک نخرم واسش و همین راهو ادامه بدم یا تا تولدش بهش بدم بعد اون بگیرم ازش؟ الان ک داره بازی میکنه بیخیاله ولی میترسم موقع خواب یا نصف شب بهونه بگیره
مامان 🎀آنیساونبات🤍 مامان 🎀آنیساونبات🤍 ۲ سالگی
⭕تجربه از پستونک گرفتن آنیسا⭕
.
از روزی که شیشه و شیر رو قطع کردم انیسا بیشتر وابسته پستونکش شد اکثراا تو دهنش بود
یک هفته بود ک هی پستونک رو با دندوناشو میکشید و هوای داخلش خالی میشد هی پستونک میخریدم همین کارو میکرد
تا ی شب قبل اینک بخوابه اخرین پستونکش هم همین بلارو اورد سرش و بهش گفتم دیگ نیست باید همینو بخوری
همونجوری میخورد پستونک رو🤦🏻‍♂️
عصره روز بعد سر پستونک رو یکم قیچی کردم گذاشتم رو میز ناهارخوری یکی دوبار سراغشو گرف گفتم اونجاست برو بردار
دوبار خورد دید پاره‌س پرتش کرد
گفتم خراب شده دیگه برو بنداز سطل اشغال
رف انداخت و اومد کلی تشویقش کردم و خودشم برای خودش دست میزد
موقع خوابش که رسید یکم بهانه‌شو گرفت گفتم خودت انداختیش بیرون که برو بردار چونک میدونست کجا انداخته دیگ نرف سمتش
دیگ بدون پستونک خابید
اما من همون شب رفتم ی پستونک خریدم گذاشتم کنار اگر نصفه شب اذیت شد بدم بهش اما خداروشکر خابید تا صبح
روز بعدم یکم بهانه‌شو گرف گفتم برو بردار از جایی ک انداختی😂دیگ میرف دنبال بازیش
تا اینک دیگ کم کم فراموش کرد و موقع خواب هم بهانه‌شو نمیگیره
از وقتی ک شیشه و شیر رو گرفتم یک هفته گذشت پستونک رو گرفتم...
.
.
برای هیچکدوم اذیت نکرد خداروشکر
سوالی بود درخدمتم🌹