۷ پاسخ

کس برا چیته غرور داشته باش باهاش حرف نزن تا بفهمه بچه ممکنه هزار اتفاق دیگه براش بیوفته تو که نگهبان نیستی

الهی،عیب نداره باهاش حرف نزن بعدا بگو خیلی کارت اشتباه بود تو بیشتر از صدمه جسمی با کاری که کردی روح اون و منو آزار دادی،در کل باهاش سرسنگین باش عزیزم،کارش خیلی بد بوده

توام گوششو میکشیدی میگفتی مگه من مسئول زمین خوردن بچه ام

مگه ناظم مدرسه دهه ۶۰ گوش تو رو بگیر
خیلی کارش زشت بود
چنان ادبش کن ک بار آخرش باشه

خب اون لحظه هر دوتون حضور داشتید اگر شما مقصری از نظر همسرت ایشونم میتونه مقصر باشه از نظر شما
یه کمی گذشت و اروم شدید صحبت کن با همسرت توضیح بده که بابت رفتارش ناراحت شدی

الهی بگردم کاش همون لحظه بهش میگفتی برای تربیتت متاسفم 🥺

واااااا😳😳😳😳😳😳
مگه تو هلش دادی
اصلا اگه هلشم میدادی دراز جون اتفاق بدتری میوفتاد شوهرت نباید این کارو باتو میکرد مخصوصا جلو بچه😳😳

سوال های مرتبط

مامان سیدعلی وآیین مامان سیدعلی وآیین ۵ سالگی
سلام از اوضاعی ک یکم انگاربهتره...زیر چشمام گود افتاده.اومدم خونه مامانم امشب.دست زیر چشمام کشید،بابام میگه مادری،سخته می‌دونم.اما حواست به خودتم باشه مراقب خودت و زیبایی هات باش.داری آب میشی دخترم...چشماماشکی میشه،ازدواجکردم مادردوتابچه شدم.هنوز اولویت بابامم،هنوز دروهله اول،قبل هرچیزی من و میبینه و نگرانه،همسرمم بنده خدا درگیر کردم.از سرکار انداخته اومده توی چارچوب در وایساده می‌گه چرا زنگ میزنی انقد بغض می‌کنی حالمن و خراب می‌کنی داغونم می‌کنی..مندورو برم این همه عشق و محبت می‌بینم،اما دست خودم نیست انگاربچه دوم اومد منتموم شدم نابود شدم،سعی میکنم صبوری کنم تا بقیه انقد ناراحت احوال من نباشن.ناشکری نکنم.هم رفلاکس داره هم کولیک چ کولیکش دکتر گفت ب اوج خودش رسیده کم کم اوکی میشه.تاس ماهگی.فعلا انگار روبراهم.وضعیت گریه ها اوکی شده.گوش شیطون کر.ب مامانم میگم الکی رفتم دکتر فوق تخصص نوزاد.همه حرفای مامانم چ و نصیحت هاشو تقدیمم کرد.خلاصه هم ک اینفاکول معجزه هستش.دکترهم تایید کرد وگفت همین و بده کافیه.مامانای درگیر دلدردنینی.واقعا جوابه