۱۰ پاسخ

منيزيم بخور عزیزم

خسته نباشی خداقوت....من که امروز قشنگ تپش قلب شدید گرفتم و بلافاصله یه حس بد درد تو دو طرف سرم....خیلی این روزا از نظر روحی خسته م چون بچه ها اوج شیطنت شونه ...دلم میخواد برم خونه مامانم اما شوهرم تنهاست

بخدا ضعف اعصاب گرقتم
دوهفته سرفع شدید
دوهفته اسهال شدید
دوهفتس تب نیکنه
گفتن عفونت گوش داره ۹ روزه چرک خشکن میخوره
چند تا دندون داره درمیاره
دستشو میگیره دزگوششو تاصبححح جیغ میکشه

من از وقتي بچمو ميبرم بيرون بازيش ميدم خيلي اعصابم بهتر شده
هرچي بچه بازي كنه انرژي تخليه كنه كمتر اذيت ميكنه

عزیزم خودتو سرزنش نکن کیه که بچشو دعوا نکرده باشه عوضش براش جبران کن اون موقه ای که حوصله داری بیشتر باهاش بازی کن بیشتر محبت کن...توام ادمی خسته میشی به هرحال واقعا با بچه نوپا سخته ی خونه رو چرخوندن

کاملا درکت میکنم منم این روزا اصلا حال و حوصله سر و کله زدن با دخترمو ندارم و به شدت بداخلاق و نق نقو شده

خوب کمتر راه برو! و میتونی بری ازمایش تب مالت یا قند و چربی بدی! برا بچه هم پیش میاد منم این روزا اصلا حال و حوصله ندارم و شده سر نویان داد بزنم! ولی دیگ سعی میکنم این کارو نکنم ماهم ادمیم دیگ گاهی کم میاریم

خب بسلامتی همسرت رفتن سرکار ؟

ب تغذیت برس قرص کلسیم و ویتامین دی بخور پسرتو بردار ببر بیرون پیاده روی هم حال اون خوب شه هم ت

ویتامین دی میخوری ؟

سوال های مرتبط

مامان آقاشاهان مامان آقاشاهان ۱ سالگی
سلام خانما
خیلی حرصیم از حرص زیاد دلم میخواد گریه کنم 😭

امشب رفتیم خونه پدرشوهرم اینا موقع برگشت یکم طول کشید تا من و شوهرم از خونه بیایم بیرون ، شاهان با مادرشوهر وپدرشوهرم زودتر رفته بودن توکوچه
اومدیم سوارماشین شیم دیدیم نیستن بعد یکی دودیقه از کوچه بغلی اومدن و پدرشوهرم با ذوق شروع کرد به تعریف کردن که گربه رو زمین خوابیده بود رفتیم دست زدیم بهش من اون موقع چیزی نگفتم و اومدیم خونه
ولی الان بشدت ناراحتم
واقعا نمیدونم چرا اینجوری میکنه میدونه من بدم میاد یه رفتارایی میکنه که آدم میخواد سرشو بکوبه به دیوار
اینم بگم که میدونم دست شاهانو زدن به گربه چون این کارومیکنه
مرغ وخروس داره بالا پشت بوم هروقت میریم اونجا به شاهان میگه بیا دست بزن یا خودش میگیره بزور میاره سمت شاهان که دست بزنه یا سرشونومیبره سمت لب بچه میگه بوس کن و شاهان بدش میاد هر سری داد میزنه که سمتش نیاره ولی انگار مرض داره
همش میگه میخوام نترسه ولی بیشتر داره بچه رو اذیت میکنه
یا جوجه مرغ عشقو برمیدارع میزاره رو پاهای بچه اونم خوشش نمیاد همش دستو پاشو تکون میده میگه نه نه
یا یبار بچه رو برده بود توکوچه کنار جوب تو عابرپیاده ول کرده بود
اصلا نمیگه این بچه نوپاست میخوره زمین رو آسفالت
(شاهان چهار دستوپا نرفته وقتی میوفته رو باسنش و رو دستاش نمیوفته مستقیم با صورت میوفته )


کلیم بحثم شده تاحالا باهاشون که نکنن این رفتارارو
شوهرم که هیچی نمیکه فقط من
واقعا حالم بده از دستشون 😔😔😔