۱۲ پاسخ

دخترت دیگه فهمیده که با جیغ و داد به هدفش رسیده. دختره منم اوایل گریه میکرد و من هم مقاومت کردم. اصلاااا فکرا و حرفا و نگاه های اطرافیان اون لحظه که داخل مغازه جیغ و داد میکرد مهم نبود. چون تربیت دخترم برام مهمتر بود. حالا الان داخل یه مغازه که بریم مثلا میره سمت یه لباس میگه مامان این چقد قشنگه میگم اره قشنگه ولی ما برای خرید لباس نیومدیم. بعد دیگه ول میکنه
شماهم مقاومت کن چند بار که جیغ و داد کرد بهش بی توجهی کن بگو من برای خرید این نیومدم اینجا . اصلا فکر آبروریزی و اینارو نکن. فقط مقاومت کن تا از سرش بیوفته و گرنه بیچاره میشی

بذار گریه کنه یکبار برای همیشه جلوشو بگیر
چه خبره
روزی ی خوراکی اونم 20 ت نهایت 50 ت
چه خبره انقدر باج میدی 😅😅
زیاده خواه میکنی بچه رو عزیزم

صدسال همچین کاری نمیکنم خودشم خوب میدونه

نه اصلا من در ماه این مبلغ و خرجش نمیکنم چه برسه به اینکه هر روز هر روز. البته براش خوب هزینه میکنما ولی براش هله هوله و اسباب بازی و شانسی و اینا هرچند وقت یکبار.

سلام نه خداروشکر اینجور نی ماشالا خیلی راضیه ینی قانع هس
واینکه با داد و بیدادش هرچی خواسته گرفتی اهمیت نده
ب بقیه چ ربطی داره شما بخری یا نخری

نه اصلا اجازه نمیدم و همچین عادتی نداره

پسرمن فقط گریه میکرد چند بار باهاش حرف زدم الان گاهی براش یه چیز میخرم بعضی وقتاهم میگم پسر گلم پولم تموم شده نمیتونم بگیرم فعلا دیگه قبول میکنه براش توضیح بده آروم

جلوشون وایسا بگو خودم میدونم چی برای بچم کی بخرم ممنون از نظرتون الان نمیخوام بخرم باید نه بشنون بچه ها میدونم چی میگیا ولی یادش بده فقط یه چی اجازه داره بخره بعد که کمتر شد خودت بگو چون چند روز گوش دادی امروز مثلا دوتا انتخاب داری

ببین پسر منم اینحور بود گفتم با گریه هیچی نمیخرم چند بار گریه کرد دید اثر نداره بعد یاد گرفت با زبون خوش اونم یمدت گرفتم ولی الان کمش کردم

دقیقا دختر منم همینه ها

والا ماهم همینکارو میکنیم دیگه ۵۰۰تومن چیزی نیس که

چون با گریه براش گرفتی بد عادت کرده

سوال های مرتبط

مامان شاهزاده محمد مامان شاهزاده محمد ۵ سالگی
سلام خانما
تو رو خدا راهکار دارین بدین

خالم واقعا بده دارم گریه میکنم

پسرم همیشههههه هدا در حال گریه کردن و نق زدن و بهونه گرفتن
.همین الان انگار صدای گریه هاش و بهونه هاش تو مغزم گوشم میپیچهههههه دارم روانی میشم از دستش


دیگه نمیکشم
دست و پام سست سده
.از ده روز گی ب بعد سروع کرد ب گررررررریهههههه
هر دکتری رسید بروم
طب سنتی بردم
هر کی هر چی گفت انجام دادم

مشاور رفتم بارها و بارها
همه میگفتن چیزی نیست
دکترا گفتن حساسی
گفتم مگههههه میشه ی نفر فقط مداااااام گریه کنهههههه

همه احمقا گفتن اره طبیعی

گفتم پس چرا من هیچ کقت ندیدم در این حد باشه
فقط گفتن طبیعی
تو حساسی

تا چهار سالگی ی دکتر باشعور پیدا شد

گفت رفلاکس پنهان داره

خدا شاهده کل این چهار سال شبانه روز گریه کرد جیغ زد بهونه گرفت
و من یر بغلم میگرفتم راه می‌بردم
میخابوندمش
همش در حال نگرانی و غصه ک چرا گریه میکنه همیشه و هر لحظه

خلاصه بعد چهارسالگی متوجه شد و دارو داد

ی مدت بهتر شده بود

اما باز دوباره همون اش و همون کاسه
مداااااام گریه میکنههههههههه
جیغ بهونه

جالبه وفتی کسی میاد خونه مون بدتررررر گریه میکنه
سر هر چیززززززی گریه میکنه

حتی بچه خواهرم ک کوچیکتر
یا پسر دوستمم ک کوچیکتر ،نمیتونه از حقش دفاع کنه
فقط گریههههههه میکنه
چ برسه ب بچه بزرگتر

دیگه روحیم از دست دادم
ضعف گرفتم از دست این صدا


شما فک کن ،هر روز ی صدایی مث مته د دریل رو مخت باشهههههه

مشاور زیاد رفتم
تمام چیزایی ک گفتن قبلش خودم انجام داده بودم، و راه کار جدیدی ندادن
سر هر چیزی گریه میکنه
نمیدونم دیگه چیکار کنم ،اخه من

اگه راهی دارین بگین لطفا خواهشا
مامان نیک پسر مامان نیک پسر ۶ سالگی
مامانا رفتم پسرمو بزارم پیش باباش درو براش باز نکرد بچم انقد اشک ریخت و ترسید ک خدا میدونه فقط بخاطر اینکه نیم ساعت دیرتر بردمش
منم اوردمش خونه ۴۸ ساعت کامل نگهش داشتم
این عوضی فکر میکرد بچه شب پیش من نمیخابه چون یکساله پیش اونه
الانم زنگ زد ب بچم گفت اگه تا ۵ دیقه دیگ نیای دیگ هیچوقت نیا
بچم خیلی ترسید الهی بمیرم براش
مامانا بنظرتون برم دادگاه بگم این کارارو میکنه بچه رو میترسونه بچه امنیت روانی نداره
میخاد کلا از من جداش کنه بچه رو اذیت میکنه ک من بگم بچه رو اذیت نکن نیارش پیش من...‌
دقیقا داره از بچه سواستفاده میکنه
اخه این کلا دو تا بعداز ظهر بچه رو میاورد پیشم از ساعت ۱ تا ۸
بعد من رفتم دادگاه پرسیدم گفت ۴۸ ساعت کامل حق داری پیشت باشه ، این عوضی ب بچه گفته بود مامانت ازم شکایت کرده میخاد بندازم زندان برو پیش مامان دیگ من نمیام سراغت
خلاصه بچم تب کرد استفراغ کرد کلی😭😭😭از روی ناچاری بهش زنگ زدم گفتم نمیخام ۴۸ ساعت همون دو تا بعدازظهر بیارش فقط انقد اشکشو درنیار چون هر کاری کردم اروم نشد خیلی باباشو دوس داره
این دو روزم ک موند گفت بابارو جریمه کردم ک درو باز نکرد
مامانا چیکار کنم دلم بچمو میخاد😭😭😭😭😭
میترسم یه بلایی سرش بیارن انقد وقتی میاد پیش من اذیتش میکنن
تقصیر خواهر و برادر عوضیشم هس وگرنه این فک نکنم دلش بیاد با بچش این کارو کنه اونا نمیزارنش
چون ی ادمیه ک هیچ اختیاری از خودش نداره فقط ب حرف بقیه گوش میده