۸ پاسخ

چقد شیطووون شده جیگر خاله😂حالا خوبه بهار یهو باز بگه منم شیر میخوام 😂

دقیقا پسر من 😂😂

دقیقا پسر من 😂😂

چقد زود باردار شدین من پسرم شش سالشه بازم نگرانم 😂

یعنی منم همین بساط رو خواهم داشت هفته دیگه🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲

عزیزم خیلی کوچیکه

اخی نازی

چن سالسه

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی وآوینا مامان امیرعلی وآوینا روزهای ابتدایی تولد
سلام چطورین

من خیلی خستم بچه ها 😭
روزا از صبح تا آخر شب درگیر بچه ها و کارای خونم
همه سعیمو میکنم ب همه چی برسم
دلم میخواد مثل قبل همش خونه تمیز و مرتب باشه ولی بازم یه گوشه میبینی کثیف شده
دیشب با سردرد شدید خوابیدم و صبح با سردرد بیدار شدم
امیرعلی خیلیییی شر شده تا رومو کنم اونور آوینا رو میاد میزنه
دیشبم با باسن مبارک نشست رو سر بچه
جدیدا یاد گرفته اگه چیزی باب میلش نباشه جیغ بزنه و داد بزنه
کل روز خونه خودمم و همش با آرامش رفتار میکنم باهاش
ولی شب ک میشه انگار جونی برام نمیمونه ، نای ندارم از جام بلند بشم
امروز صبح تا نزدیک ۱۱ حرص خوردم و گریه کردم بخاطر چی؟
چون آوینا گریه میکرد تا میذاشتمش زمین ،امیرعلی هرچی گیرش میومد میخورد خوابشو میومد مونده بودم چیکار کنم ...
آخر زنگ زدم ب شوهرم گفتم امروز اضافه کار نمون فقط بیا
اونم قرار شد جای اینکه ۸ بیاد ۴ بیاد خونه کمکم کنه
بعد دیگه نشستم رو زمین امیرو گذاشتم رو پام آوینا رو شیر دادم
مامانم زنگ زد ک دارم میام خونتون
تا مامانم اومد بدو بدو بخدا نفهمیدم چجوری حال و آشپزخونه رو تمیز کردم
کلی لباس شستم و پهن کردم ... اتاقو مرتب کردم ،مامانم فقط مراقب بود امیرعلی این یکی رو نزنه آخرشم دو تاشونو خوابوند بعد رفت ..
خیلی سخته واقعا دو تا بچه کوچیک
چند روزه تنهام مامانم نبود ،خودم بودمو خودم
امروز اینقدر غر زدم ب زمین و زمان بد گفتم که آخرش عذاب وجدان گرفتم ک نکنه خدا قهرش بیاد و من ناشکری کرده باشم
عاشق دوتاشونم ولی واقعا کم آوردم 😭😭 الآنم نمیدونم اینا خوابن من ناهار بخورم ، بخوابم ، تو گوشی بگردم ، یساعت برا خودم وقت ندارم بخدا
شماها ک بچه کوچیک دارین مثل من
در چه حالین؟ برای شماهم همینقدر سخت میگذره ؟