۹ پاسخ

منم بعداز ۵ روز تب و دو روز اول که اصلا نخوابیدم بعدش هر یک ساعت ساعت کوک میکردم تا بیدار بشم ببینم تبش زیاد نشه واقعا مادری مسئولیت سختیه .‌
باز این مردا که تو این مواقع باید کمک حالت باشن بدتر نمک روی زخم میشن من که دیوانه شده بودم

خیلی سخته اما شاید مابه این دنیااومدیم تا نگهبان همین کوچولوها باشیم و این همه سختی هم آزمون الهیه 🥴

دختر من ۴ بیدار شد انقد نق و نوق کرد تا ۵ ونیم خوابید الان من نمیکپم خوابم پریده
سرماخورده تو خواب بینی اش کیپ میشه

من دیروز پنج صبح بلند بلند زار زدم که فقط آرزوی خواب دارم..همسرم رفت برام آب بیاره میگفتم برام مرگ موش بیار نمیخوام دیگع زنده باشم..واقعا روانی شدم از بیخوابی

پسر من تا صبح صدبار بيدار ميشه و جيغ ميزنه اصن نميدونم چشه سرم داره ميپوكه

گلم اصلا نگران نباش خداوند متعال به شما عمر باعزت وسلامتی بدهد وبه همه ما مامانها توان بده که بتوانیم با صبوری هنگامی که بچه هامون مریض میشن از اونا مراقبت کنیم انشاءالله هرچه زودتر کوچولوت خوب بشه وتمام سختیها برطرف شود

پسر منم سه روزه سرما خورده تو این سه روز شاید بگم فقط چرت زدم

هممون همینیم
از یکشنبه شب داغونم
تب شدید 😭

اینکه تو کدوم رستوران با چه پوزیشنی عکس بگیرن و استوری کنن من سه روزه موهامو نتونستم شونه کنم چون یا داشتم بچه عوض میکردم یا غذا درست میکردم یا بچه میخوابوندم یا..... بازم خداروشکر
ولی یه جاهایی تو زندگی هر کسی ی مشکلاتی هست آدم نمیدونم از کدومش بکشه
خداروشکر برای تن سالم
برای سلامتی بچم ممنون میشم دعامون کنین

سوال های مرتبط

مامان نیهان🦋 مامان نیهان🦋 ۱۳ ماهگی
حدود یک هفته تو هیاهوی اسباب کشی و بسته بندی وسایل و اینام نیهانم دندون در میاره ۶تا باهم اونم از بالا تب می‌کنه
همه وسایلام جمع کردم در حد خوردم خوراک و شام و ناهار و اینا ظرف و ظروف نگه داشتم غذا ام میپزم سرسری
ولی اعراب وجدان میگیرم نمیتونم خوب به دخترم برسم آنقدر کار و خستگی و بی حوصله ام ک نمیتونم اونجوری ک باید بهش برسم
برسم
بعضی وقتا میگم من وقت نمیذارم براش خیلی مامان بدی ام
با خودم میگم من برا پسرمم مادری نکردم خدا تو ۱۶سالگی بهم پسر داد نتونستم اونجوری ک باید مادری کنم نکردم بچه بودم
الان به اینم نمیرسم چون هم حوصله ام نمی‌کشه هم واقعا خسته میشم هم نیهان بچه خیلی کنجکاویه خستم می‌کنه شیر نمیخوره غذا نمیخوره
به خودم قول دادم از این خونه ک برم جای دیگه بیشتر وقتم برا دخترم بذارم بیشتر بهش برسم
همش بغلمه ازم دور نمیشه همش گریه گریه کم میارم واقعا
ولی خیلی احساس ناکافی بودن میکنم خیلی
نمی‌دونم این یه حسه یا واقعا ناکافی ام کم میرسم 🥺😔