۷ پاسخ

ببخشید عزیزم هزینه توبیمارستان اریاچقدرشد بیمه داشتی

تکنیک تنفس چجوریه ؟؟؟

مبارکه عزیزم قدمش خیر باشه

شما که بیمارستان آریا بودین دانشجو نداشت؟
البته خب برا شما جمعه بوده فک کنم ولی کلا شنیدم اریا هم کلی دانشجو داره و بیمارستانش قدیمیه

ببخشید اپیدورال یعنی چی؟؟

مبارکش خوش قدم باشه

ایول بابا 😁😁😍😍😍 من سز اختیاریم ولی اینجوری تجربه هارو میخونم دلم میخواد برم طبیعی

سوال های مرتبط

مامان پناه🩷 مامان پناه🩷 ۱ ماهگی
پارت دو زایمان
سریع آماده شدم حتی دوش هم نگرفتم یک پد گذاشتم چون سرکلاژ بودم فقط نگران بودم ک فشار بیاد بهش و باعث پارگی رحم بشه رفتم زایشگاه از تایمی ک پد رو گذاشتم قشنگ می‌فهمیدم مثل شیر آب باز شده داره ازم خارج میشه خیلی زیاد بود رفتم اول معاینه کردن گفتن آره کیسه آب پاره شده اما فشاری روی سرکلاژت اصلا نیست دهانه رحم هم عالی باید بستری بشی برای زایمان بالاخره تا بستری شدم و رفتم لیبر برای زایمان اول ک رفتم اینو بگم واقعا واقعا تحمل و کنترل درد هرکسی فرق داره هیچوقت فکر نکنید شما هم مثل بقیه هستید اول ک رفتم ی خانومه بود ماشاالله ریلکس انگار ن انگار یهو بهش گفتن فول شدی زور بده نیم ساعت نشد زور داد و بچه بدنیا اومد بعد ی خانومه اومد دوساعت فول شد بجا زور خودشو میزد و موهای خودشو میکشید آخرش هم ضربان قلب بچه افت کرد و بچه رو با وکیوم کشیدن خلاصه من رفتم اول چکاپ شدم بعد سرکلاژ باز کردن برام بعد معاینه شدم یک سانت بودم و برام قرص زیر زبونی گذاشتن ساعت های ۱۱ درد هام در حد دو سه تا پریودی شدید بود میشد تحمل کرد اما چون زایمان اون خانومه رو دیدم خیلی ترسیدم و گفتم بگید ماما بیاد برام همه تعجب کرده بودن با دوسانت ماما درخواست کردم😁😁
مامان قلبم مامان قلبم روزهای ابتدایی تولد
#دومین تجربه زایمان طبیعی
ساعت 12 ظهر بستریم کردن دیگه دلو زدم به دریا گفتم باید این راهو برم تحمل کنم بخاطر بچه ام تو سرمم امپول فشار زدن و کم کم وارد خونم میشد یه ساعت بعد معاینه کردن گفتن سه سانتی ماما دستشو برد داخل و کیسه آبمو ترکوند خیس اب شدم بعدم دوز امپول فشارو بالا بردن دردم بیشتر میشد حالت درد پریودی بود اولش قابل تحمل بود میگرفت و ول میکرد دو ساعت بعد باز معاینه کردن 5 سانت شده بودم گفتن پیشرفتت عالیه دیگه دردام زیاد میشد ولی با تنفس قابل کنترل بود و اومدن ماساژم میدادن گفتم دردام زیاده گفتن برو تو سرویس اب داغ بگیر به شکم و پاهات رفتم وای اب ک میگرفتم انگار رو ابرا بودم باز میرفتم میخوابیدم دردام میگرف گفتم من نمیتونم تحمل کنم اپیدورال میخوام گفتن اول یکار دیگه میکنیم بعد اگه قابل تحمل نبود اپیدورال میزنیم گاز انتونکس زدن برام و یه مسکن تزریق کردن به باسنم خيلي کمکم کرد و گیج خواب شدم و خوابم برد یه ساعت اومدن بیدارم کردن معاینه ام کردن و گفتن 7 سانتی اثر مسکن رفت گفتم من اپیدورال میخوام تورو قران بیارید اومدن امضا گرفتن ازم و تزریق کردن وای یعنی اب رو اتیش بود و خیلی کمکم کرد
مامان 🩷🩷🩷 مامان 🩷🩷🩷 ۱ ماهگی
تجربه من از زایمان
من قبل اینکه زایمان کنم خیلی دوس داشتم طبیعی زایمان کنم سونو ۳۲ هفته رفتم گفت بچه سفالیکه دیگه سونو نرفتم مامای خصوصی گرفتم بهم ورزش داد و گفت پیاده روی کنم و اینکه دیگه لازم نیست برم پیش دکتر خودش منو معاینه کرد یه بار گفت لگنت خوبه بار دوم گفت بد نیس که کاش میرفتم دکتر هم معاینه می‌کرد سونو هم کاش ۳۷ هفته میرفتم من ورزش ها رو بعضی روزا انجام می‌دادم دیگه وقتی همه کارام رو انجام دادم روز بعد با ورزش و پله نوردی کیسه آبم باز شد رفتم زایشگاه اونجا معاینه کردن گفتن ۱ سانت بازه که مامای خودم آخرین بار گفته بود ۳ سانت بازه زنگ زدم بهش گفتم اونم با پرستارا صحبت کرد قرار شد ۴سانت که باز شد بیاد خلاصه منو بردن لیبر یه ماما اومد منو معاینه کرد هنوز درد نداشتم گفت اگه تا ساعت۱۲ دردات شروع نشن آمپول فشار میزنن دیگه ورزش بهم داد انجام دادم ساعت ۱۰ یا ۱۱ بود آمپول فشار زدن ساعت ۱۲ بود معاینه کردن ۴ سانت باز شده بودم زنگ زدن ماما اومد منم چون آمپول فشار زده بودن دردام شروع شده بود خیلی شدید بودن جوری که نم میتونستم بشینم نه ورزش کنم خلاصه ماما اومد معاینه کرد که من تازه اونجا فهمیدم معاینه چیه😑با هر سختی بود معاینه شدم چند بار ورزش هم خیلی سخت بود انجام دادنش که اونجا پشیمون شدم از انتخاب طبیعی کاش رفته بودم سزارین خیلی بهم گفته بودن نرو طبیعی پشیمون میشی گوش نکردم خلاصه بعد کلی درد کشیدن و معاینه شدن فول شدم که آخر معاینه کردن من چون بچه بجای سرش صورتش تو کانال بود دکتر کشیک اومد منو اورژانسی سزارین کرد اینطور من هم درد طبیعی کشیدم هم سزارین شدم ولی اگه برمیگشتم عقب اصلا زیر بار زایمان طبیعی نمی‌رفتم خیلی سخته
مامان آریان مامان آریان ۳ ماهگی
تجربه زایمان من 😊
بعدش ک کمی انقباض شروع شد مامانم حراسون خودشو به من رسوند بعد اون هم مامای همراهم اومد وقتی دیدمش روحیه م واقعا عوض شد چون خیلی ترسیده بودم من هیچی با خودم بیمارستان نبرده بودم ن مدارک ن ساک 😅 بعدش انقباض هام بیشتر شد .
با اینکه ۴ سانت بودم ولی بچه بالا بود و باید با ورزش میکردم تا زودتر زایمان کنم . توی اوج درد منو ماما ورزش هارو انجام دادیم که خیلی کمک کرد به ۶ سانت ک رسیدم بی حسی خواستم ولی معاینه م کردن گفتن بچه بالاست هنوز ن
ورزش ها رو بیشتر کردم چون دیگه طاقت دردو نداشتم دوباره معاینه شدم خداروشکر بچه اومده بود پایین ، بی حسیو ساعت ۱۰ به من تزریق کردن سریع ماما منو خوابوند گفت فول شدی زور بزن . با دو سه تا زور ساعت ۱۰ و بیست دقیقه زایمان کردم بچه رو روی شکمم گذاشتن انگار دنیا رو به من دادن😍🥰 از دو جهت هم بخیه خوردم . دیگه درد نداشتم . من اون بعدازظهر بدون درد بودم نمیدونستم تا ۱۰ شب زایمان میکنم و تموم میشه 😅 توی ۴ ساعت زایمان کردم😅🥰
مامان رادمهر 🩵 مامان رادمهر 🩵 روزهای ابتدایی تولد
#زایمان طبیعی
اول از همه بگم ک واقعا بذارین دردتون بگیره چون اذیت میشین من سه روز مونده بود به ۴۰هفته اینقدر لگن درد و کمر درد و واژنم هم همینطور درد می‌کرد اینا واقعا درد چرت بودن 😂اصن درد حساب نمیشد برای همین به دکتر گفتم زودتر زایمان کنم یعنی سه روز زودتر فک میکردم اینا درد زایمانه 🤣
من ۷ و نیم صبح رفتم بیمارستان معاینه کرد دو سانت بودم هشت بستری شدم معاینه تحریکی انجام داد یکم درد داشت ولی دردش رفت ی قرص گذاشت داخل واژنم بعد ی توپ داد گفت یکم ورزش کن نیم ساعت ورزش کردم بعدش اومد دوباره معاینه گف سه سانت شدی بعدش ی سرم آورد به نظرم برای اینکه دردم بگیره بود بعدش کیسه آبم پاره کرد همه ی نوار قلب های بچمم خوب بود خداروشکر دیگه کم کم درد پریودی داشتم تکنیک تنفس انجام میدادم ماما هم اکسیژن داد بهم تند تند نفس میگرفتم دیگه هی ورزش میداد منم هی تحمل میکردم دردشو دقیقا درد پریودی بود به نظر خودم ک خیلی بازم تحمل کردم دلم نمیخواست سریع اپیدورال استفاده کنم دیگه ۵سانت رسیدم نمیتونستم تحمل کنم گفتم اپیدورال بزنین نمیتونم دیگه به نظرم هرچی دیرتر بزنین به نفعتونه 👌🏻
ادامه پارت بعد
مامان آتلیه انلاین مامان آتلیه انلاین ۴ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی😄
13 ام رفتم بهداشت و گفتم 40 هفته میشم امروز فردا تاریخ زایمانمه گفت میخوای برو زایشگاه رفتم اونجا معاینه کردن گفتن 3 سانتی بستری شدم ساعت 3 رفتم بخش زایمان با آمپول فشار دردام کم کم شروع شد معاینه کردن ک ی سانت بودم بخش ماما اشتباه کرده بودن تا ساعت 8 هیچ پیشرفتی نکردم همون ی سانت بود برام سوند گذاشتن ک دردام شدید شد ن خوابیدم فقط هی کمرمو فشار میدادم و گریه میکردم نفس های عمیق می‌کشیدم ساعت 7 صبح برداشتن معاینه کردن گفت 3.4 سانتی بعد برای اسپاینال گفتم گفتن الان ماما شیفت میاد معاینه میکنه اگ اوکی بودی برات میزنه ساعت نزدیکای 8 تقریباً اومد معاینه کرد 5 سانت بودم ک کیسه آبمو پاره کرد دیگ دردم غیر قابل تحمل بود همش حس فشار و کمر درد داشتم فقط محکم جیغ میزدم نمی‌تونستم تکون بخورم تا ول بده دردم متخصص اومد آمپول زد دیگ بی حس شدم دراز کشیدم برای ان اس تی و نیم ساعتی خواب رفتم یهو حس کردم مدفوع دارم ب خانمه گفتم نمیشه برم دستشویی گفت بزار معاینت کنم شاید سر بچست ک اره اومده بود پایین دیگ زور خودم زور زدم تا بیشتر بیاد بعد همه اومدن ن زور زدن هارو حس کردم ن موقع کشیدن ن برش و بخیه اینا هیچی نفهمیدم راحت بود اخراش ساعت 9:20 دقیقه هم پسرم به دنیا اومد با وزن 3500 🩵🤱