۵ پاسخ

اشکال نداره آخه میگن تو بازی همیشه نزارید بچتون برنده بشه گاهی هم باید ببازه تا درس زندگی بگیره بعدا تو زندگیش نمیتونه شکست و باخت رو بپذیره. پشت اون اعتیاد میاد افسردگی میاد خدای نکرده خودکشی میاد.دوباره برنده بشه یه بار بزار باخت بشه.

به نظر من بچه ها باید باخت را هم قبول داشته باشند ، توی باخت بچه ها تلاش بیشتر برای بار بعدی را یاد می‌گیرند پسر من اوایل همینطور بود دوست نداشت هیچکی غیر خودش ببره و این براش سخت بود ولی الان می‌دونه وقتی میبازه دفعه بعد باید تلاشش را بیشتر کنه و من اینو تو بازی بهش یاد دادم ، یا وقتی تو بازی من میبازم بهش میگم من باختم باید دفعه بعد تلاشم را بیشتر کنم تا ببرم .
و به نظر من شما کار خوبی کردی ، و این به قول شما این نیست که حاضر باشی براش بمیری شما باید تلاش بیشتر به بچه یاد بدی ماهیگیری یادش بدی نه ماهی دستش .

بایدبچت ببازه وباواقعیت های دنیاروبروبشه

چن سالشه پسر؟ قرار نیس که همش اون ببره خواهر

چقدرمثل منی منم همش میگم میشم بهترین مادر ولی توی لحظه اعصابم خرد میشه دعواشون میکنم یامیزنمشون البته میدونم چقدر بده وضرر داره

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
مامان عمروم حیاتیم مامان عمروم حیاتیم ۴ سالگی
دلیل اینکه من بلد نیستم ناز کنم چیه🥲
واقعا به شدددت برام سواله
فک کنم از بچگیم همین بودما ولی خب الان برام مهم شده😂
هر چقدر رو خودم کار میکنم باز فایده نداره البته خودمم میدونم دلیلش یکمم بی توجهی های همسرمه

الان یک و نیم نهار خورده بودم دیگه چیزی نخورده بودم تاااا ۸ شام قورمع سبزی ک عاشقشم ک چقدرم خوشمزع شده بودو درس کرده بودم بعد چند وقت یه قاشق برداشتم انگار سنگ انداختن تو معدم اشک تو چشام جم شد

ب روی خودم نیاوردم زیاد
بلند شدم از سفره رفتم اون ور ک همسر و بچه ها قشنگ غذاشونو بخورن
بعد ک تموم کردن یکم از بشقاب دخترم مونده بود خواستم بخورم باز تکرار شد با شدت خیییلی بیشتر سه قاشق نخورده بودم ک جیغم بلند شد
ب پسرم گفتم یکم ماساژ داد بلند شدم رفتم تو اتاق
هر چقدر خواستم تظاهر کنم ک حالم بده نتونستم دلم میخواست همسرم بهم توجه کنه ولی مثل گاو هیچ کاری نکرد
اینم بگم دو ساله معدم مشکل پیدا کرده متاسفانه
دوبارم رفتم اندوسکوپی گفتن چیزی نیس فقط از اعصابه