۱۷ پاسخ

تو پارک و خانه بازی هر کی باشه مهم نیست هم دختر هم پسر

با پسر عموهاش بازی میکنه
با دختر عموهاش دعوا😕🤦‍♀️

از لحاظ رواشناسی میگن تو این سنین دیگه بچه باید بیشتر با همجنس خودش بازی کنه و ارتباط بگیره برای تقویت هویت جنسیش...

پسرمن عاشق پسرعموهاشه
ولی اونا زیاد اهمیت برپسرم نمی‌دن پسرم میگه مامان چرا من همش بهشون فک میکنم
ولی اونا نه
ولی دختر خاله هاش یکم ک باهاشون بازی می‌کنه بعد دعواشون میکنه

پسر من که بیشتر دوس داره با پسرا بازی کنه دخترهم اگه از خودش بزرگتر باشن بازی میکنه دخترمم فقط با دخترا کوچیکتر بود میرفت با پسر عموش بازی میکرد ولی الان خوشش نمیاد

پسد من با دخترها بیشتر دوست میشه تا پسرها.الان مهم نیست.مدرسه که برن اوکی میشن

با همه ی بچه ها کنار میان دختر پسر نداره کلا به جنسیت اهمیت نمیدن هر کی میاد با آغوش باز میگن خوش اومدی🤣🤣🤣🤣

دوستای مهدشون هم دخترن هم پسر

بهار فقط با برادرزادم که پسره خوبه ارتباطش با بقیه پسرا نه

پسرمنم با دختر ها بهتر بازی می‌کنه
جنس مخالف بهترن

دختر من ی جمله معروف داره🥲😅
پسرها با پسرها دخترا با دخترا
ی پسر کوچولو تو جمع دخترونشونم باشه بازی نمیکنه من اصلا چیزی دراین مورد بهش اموزش ندادم نمیدونم ازکجا یادگرفته

با هر دوتا بازی میکنه تبعیض قائل نمیشه بچم😂
ولی حس میکنم نسبت به دخترا بیشتر تمایل به بازی داره

دخترمنم با پسرها خیلی خیلی راحت‌تر هست و توی بازی ها اگر هم پسر باشه هم دختر انتخابش بازی با پسرهاست
واقعا نمیدونم چرا الان که شما گفتی منم به فکرش افتادم ☹️

پسر من با دخترا بازی میکنه چون بچه اییه که خشن نیس

شاهان بیشتر دوست داره با پسرا باشه
اما اکثر دخترای کلاس به هوای شاهان میان،یا موقع خونه اومدن میخوان باهاش راه بیان و به بارم دعوا شد
شاهان خیلی مستقله،تو کلاسا راحت تنها میشست، دخترا فقط تو کلاس شاهان حاضر میشدن مستقل بمونن، میگم شاید حس امنیت میگیرن ناخداگاه. تو وجود همه زنها هست که به مرد تکیه کنن و مردا مراقبشون باشن،نمیدونم چقدر درسته ها،میگم شاید ذاتا این حس تو وجود دختراس

آلا با دخترا بیشتر ارتباط میگیره مجبور باشه با پسرا بازی میکنه

عزیزم ی سوال
قوطی فست میلت داری؟ میخواستم بی‌زحمت عکس بدی ببینم چیزی ننوشتا در مورد اینکه میشه به بچه هایی آلرژی دارن داد یا نه

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
بعد از یک سال و نیم کاردرمانی و گفتار درمانی و انواع و اقسام دکتر و دارو. به این نتیجه رسیدم که واقعا دخترم اتیسم داره به هر دری زدم به هر ریسمانی چنگ انداختم که دخترم بهتر بشه نمیخواستم اصلا قبول کنم دخترم اتیسمه اما انگار واقعا همینطوره چون همه علایمشو داره بچه هایی بودن که وضعشون از دختر من خیلی بدتر بود اما با کاردرمانی و گفتار درمانی بهتر شدن اما دختر من لاک‌پشتی داره پیشرفت میکنه الان اونا کاملا خوب شدن اما دختر خیلی باهاشون فرق داره یه مدته کلاسلس خلاقیت و مادر و کودکم میبرم. اما فرق خاصی نکرده میبینم نه دخترم خیلی با بقیه فرق داره. ارتباطش ضعیفه. دوس داره تنها بازی کنه اصلا نمیتونه با کسی دوست بشه یا بازی کنه. کلام رو داره اماحرف زدنش با بقیه فرق داره نمیتونه چیزی رو تعریف کنه. احساسات رو درک نمیکنه و خیلی از مشکلات ریز و درشت دیگه. امروز تو کلاس بازی یخ کنی انجام میدادن کن به زور یکم دخترم رو بردم که بازی کنه اما باز فرار رد رفت سراغ کار خودش. اصلاً بازی کردن بلد نیس انقد دخترم رو بردم و آوردم کلاسای مختلف تو جمع. اما امروز دیدم چقدر خسته شدم. فهمیدم بیخود دارم درجا میزنم انگار دخترم قرار نیس دیگه یه بچه عادی باشه باید اینو قبول کنم اما چ کنم نمیتونم جیگرم کبابه. اگه خدایی نکرده زبونم لال دخترم رو از دست میدادم هم همینقدر ناراحت میشدم. با تمام وجودم خستم از زندگی. هیچوقت حتی یه درصد هم فک نمیکردم یه روزی برسه خدا منو با بچم امتحان کنه. منی که انقد ضعیفم تو این مورد گاهی میگم کاش هیچ وقت بچه دار نمی‌شدم که الان بخوام این همه غم بخورم
مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی