۱۲ پاسخ

همه چی به حالت قبل برمیگرده، مدتی روال زندگی تغییر میکنه ،الان من بچه دوم رو باردارم،سر اولی همین فکرا رو داشتم،الان اصلا نگران نیستم،میگذره

ولی خوب میشه من بعد یسنا دوسالی درگیر بچه بودم بعدش به خودم رسیدم از قبلم بهتر شدم به اینا فکر نکن

عادیه همیشه همینجوره اطرافیان بیشتر اذیتت میکنن تازه بچه اول خوبه بچه دوم دیگه خیلی بدتره من الان واقعا معنی افسردگیو چشیدم

برعکس همه به من میگن عین قبلی و زیاد تغییر نکردی اما من از خودم بدم میاد دلم نمیخاد اینه رو نگا کنم
فکر کنم طبیعی باشه

منم همینم خیلی بدم میومد بعد که به شوهرم گفتم من همه جوره دوستت دارم برام فرقی نمیکنه
نمیدونم ولی بازم این حرفش نظرمو درباره خودم عوض نکرد حالا اون مشکل نداره ولی من خودم از خودم بدم اومده نمیدونم چی کار کنم قبل ازدواجم کلی تلاش کردم وزنمو متعادل کردم دوماه بعد ازدواج باردار شدم تمام زحمتم به باد رفته اصلا افسرده شدم دلم تنگ شده برا وقتی که بهم میگفتن وای چقدر لاغر شدی چقدر هیکلت خوب شده😔

منم کل شکمم و روی سینه هام پر ترک شده
سینه هام شل و آویزون شدن ولی من خیلی ناراحت نمیشم بالاخره اینا طبیعیه
بچه داری هم خب قطعا سخته ولی خب چرا نتونی به خودت برسی کلا بقیه عادت دارن آدم و از هر چیزی بترسونن نگران نباش بالاخره بچه هم در طول روز چند ساعت میخوابه هم استراحت میکنی هم به خودت میرسی فقط به این فکر کن که سلامت بیاد بغلت

یک سال بعد

حرف مفت میزنن
باید صبور باشی
۲ماه اول فقط یه خورده رسیدگی به بچه بیشتره ولی از تک تک لحظاتش لذت میبری
بعدش خودت همه چیز دستت میاد
به همه کاراتم میرسی

من خودمم همينم حس بدي نسبت ب بدنم دارم من خيلي ام وزنم رفته بالا و ورم و پف كردم همه هم مسخرم ميكنن و اين چرت و پرتارو ميگن مهم خودتي و همسرت

دوباره قشنگتر از قبل میشی به حرف دیگران اهمیت نده چیز بارارزش تری بدست اوردی اون تغیرات هم مرور همه شون کمرنگ میشن و یک سال بود اصلا به چشمت نمیان و برات اهمیتی ندارن نه برای خودت نه همسرت

عزیزم ب اینا فک نکن حرف همیشه هست حالا بعد از عمل میان ب بچه گیر میدن چرا اینجوریه فلانه
من خودمم الانم تنها میشم گریم میگیره

اصلن منم نباشه مردم هميشه دهنشون بازه جايي ك اين حرفارو ميشنوي نرو ببين همينه اين راهيه ك همه بايد برن يا رفتن چه الان چه چندسال ديگه

سوال های مرتبط