هرکی با یبوست بچش مشکل داره بیاد




من دوشبه بخاطر اذیت و نق نق های بچم نخوابیدم درست
دیشب که خیلیم خسته بودم چون پریشب نخوابیده بودم دیروز صبحم زود بیدار شدم از ساعت ۳ بعدازظهر هم بیرون بودیم تا آخر شب
دیگه گفتم این بچه بیهوش میشه اماااا از ساعت یک شب که خوابید تا ساعت دو سه بار بیدار شد ...تا چشام گرم بشه گریه میکرد
منم که خستهههههه
خلاصه رو شکن گذاشتمش دیدم خوابید
دیگه تکونش ندادم یه چندساعتی خوابید
سه روزم بود که شکمش کار نکرده بود
هی زور میزد و چیزی نمیومد
امروز صبحم دیدم هی زور میزنه چیزی نمیاد...بعداز کلی زور زدن به اندازه یه بند انگشت اونم سفت سفت شکمش کار کرد
حالا من چکار کردم
اول اینکه شکمش رو (اطراف ناف رو ) با روغن زیتون جهت عقربه های ساعت ماساژ دادم پنج دقیقه
بعد که شستمش پوشکش رو عوض کردم قبل بستن پوشک جدید با گوش پاک کن آغشته به روغن زیتون ،اول مقعدش رو چرب کردم بعد آرووم گوش پاک کن رو داخل مقعدش بردم یه کم
یه چندبار این کارو کردم...دیدم داره راحت شکمش کار میکنه
پوشکش رو شل بستم کارش تموم شد دوباره شستمش
بچم راااحت شد و من خیلی خوشحالم😍
الانم یک ساعت ونیم راحت خوابید
هیچوقت تو صدا نمیخوابید
ظرف میشستم بیدار میشد.غذا می‌میپختم با کوچیکترین صدا بیدار میشد ولی چون دوشب بود راحت نخوابیده بود الان راحت خوابید خداروشکر
خلاصه که امتحان کنید تا دست گل هاتون راحت بشن😄

۳ پاسخ

همیشه که یبوست نمیشن بچه ها
هروقت سه چهار روز دفع نداشتن این کارو بکنیم کمک بشه بهشون
دارو هم تنبل میکنه روده هارو و عادت میکنن بهش

زیاد. نباید انجام بدی عادت می‌کنه روزی ۱۰ تا قطره بی بی کر بده خودش دستشویی کنه من بردم دختر بهم اینو داد منم برلش انجام دادم تنبل شده بود

منم دقیقا همین مشکلو دارم ولی نمیزاره شکمشو ماساژ بدم قلقکش میاد و میخنده و شکمشو سفت میکنه😑😂

سوال های مرتبط

مامان آریو مامان آریو ۵ ماهگی
کمکم کردن روی تخت زایمان بخوابم بعد سرم وصل کردن و کلی پارچه انداختنروی پاهام و شکم منم خیلی بی‌حال بودم گفتن هر موقع انقباض داشتی زور بزن ولی من انقباض ها رو حس نمی‌کردم خیلی بی‌حال بودم یه زور دادم درصورتی که اصلا انقباض نداشتم .بعد دکتری که پایین پام وایستاده بود تا ول کردم زور رو آمپول بی حسی زد و یه برش داد و میدیدم که کلی خون میومد بخاطر برش که با گاز پاک میکردن .یه انقباض حس کردم و زور دادم و چند ثانیه بعد خسته شدم ول کردم گفتن استراحت کن .انقباض بعدی که حس کردم زور دادم و این سومین زورم بود که پزشک داد زد ول نکن سر بچه رو دااارم میبینم آفرین زور بزن منم آنقدر میترسیدم بچه گیر کنه تو کانال زایمان که تمام قدرتمو جمع کردم و زور دادم نفس کم میوردم ولی میترسیدم ول کنم دکتر هم می‌گفت ول نکن شاید دو دقیقه زور زدم که بچه مثل ماهی پرید بیرون .موقع زور زدن و بدنیا اومدن بچه اصلا درد نداشتم بچه رو گذاشتن روی شکمم ساعت ۷ بود تمیزش کردن و بند ناف رو بریدن .بی‌حال بودم دلم میخواست بخوابم از ولی یه ذوق خاصی داشتم هی به بچه نگاه میکردم که گریه میکرد و کثیف بود واقعا حس خوبی بود ولی دردا و انقباضا تموم شده بودن انگار نه انگار تا نیم ساعت پیش داشتم از درد میمردم بچه رو بردن زیر دستگاه گرمکن که اون طرف تر بود و پزشک به من گفت سرفه کن تا جفت بیاد بیرون بعد پنج شیش تا سرفه جفت هم اومد بیرون که اصلا دردی نداشت و بخیه زدن که بخیه های آخر واقعا درد داشت حس میکردم و بعد لباسامو عوض کردن پد گذاشتن و با ویلچر بردنم تو بخش