منم مثل توبودم خیلی غصه میخوردم هرشب بااون فکر میخوابیدم گاهی گریه میکردم.ولی خدا کمک کرد و خانوادمم پیشش بودن بیرون میبردنش گذشت
منم همش به فکر نورا بودم.... الحمدالله که زایمان کردم و راحت شدم ولی بسیار سخت گذشت، خیلی نورا سختش بود
چون پیش کسی میموند با خودم بردمش بیمارستان دیگه، بماند که چی کشیدیم
منم هم بفکر پسرم هستم شدیدا وابسته خودمه .خودم هم همینطور
از اول که فهمیدم باردارم به هیچی به جز اینکه بچه مو چیکار کنم فکر نکردم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.