۲ پاسخ

یکم زمان میبره تعادل هورمونی برگرده. هورمون های بارداری تمام عضلان و تاندون ها رو شل میکنه بعد کم کم به روال قبل برمیگرده اگر شیر خودتو میدی از کلسیم غافل نشو

منم دقیقا همینجوریم وقتی دراز میکشم صدای استخونای کمرمو میشنوم زانو هامم ب شدت درد مکنه

سوال های مرتبط

مامان حامي كوچولو😍🩵👶🏻 مامان حامي كوچولو😍🩵👶🏻 ۲ ماهگی
❤️مامان دخترم❤️ ❤️مامان دخترم❤️ قصد بارداری
بعد از ظهر دوباره رفتم مطب دکترم و باز برام تحریکی انجام داد گفت تا به ۳ برسم .دردام انقد زیاد شد که نمیتونستم دیگه از درد راه برم از شدت درد گریه میکردم چند بار باز رفتم بیمارستان ولی به دردام مسخره میکردن هر چقد میگفتم دارم میمیرم از درد اصلا توجه نمیکردن .دیگه واقعا احساس ناامیدی میکردم فکر میکردم دیگه میمیرم از درد حدود ساعت ۸ شب بود که دردام ۱۰۰ برابر بود از شدت درد تو خونه جیغ میزدم همسرم از دردای من پاهامو ماساژ میداد و باهام گریه میکرد مامانم هم کمرم رو ماساژ میداد و همش دلداریم میداد ولیهیچ پیشرفتی نداشتم همش چشمامو می‌بستم و به دخترم فکر میکردم که به دنیا اومده و با همین فکر دردا رو با داد و جیغ رد میکردم اون شب رو باز تا صب باز تو خونه درد کشیدم صب رفتم بیمارستان به امید این که دردام زیاد شده شاید ۳ سانت شدم ولی باز گفت ۲ سانتم هیچ کسی تحویلم نمی‌گرفت منم همونجا زدم زیر گریه فکر میکردم دیگه من اصلا زایمان نمیکنم انقدی درد میکشم که میمیرم احساس ناامید میکردم و فکر میکردم دیگه خدا تنهام گذشته