۵ پاسخ

واااااای اینقد حرف میزنه کلافه میشم 🤐راجع ب خوابایی ک میبینه راجع ب بیرون رفتنش ک چ اتفاقایی براش میوفته ی سره میگه مامان مامان مامان 😁

پسر منم دوست خیالی داره .دوست خیالیش مامان خرگوشه خخخ.پسر منم زیاد حرف میزنه ...ب نظرم زیاد سخت نگیر باهاش بیشتر وقت بگذرون ب مرور درست میشه

جدی خواهر ازاین ارامش لذت ببر
من الان قرص سردردبخورم
ماشاا...یه ریز حرف میزنه و تاکیدداره حتما بهش نگاه کنم موقع حرف زدن،الان کارام روهم مونده درسمم نخوندم سرمم دردمیکنه
مث رادیو وطوطی

پسر من بسکع حرف میزنه دهنمو سرویس کرده

عزیزم شما بنده برگزیده ی خدایی😁
پسرمن هممممممممش باهام حرف میزنه و یه ریز میگه بیا بازی کنیم🤕وقتی هم مشغول اشپزی و کارام هستم هم ولم‌نمیکنه و منو کلانی درگیر بازی میکنه...مثلا من میشم اقا گرگه و خودش ببعی😑کلا نمیتونم تا بیداره نمیتونم لحظه ای حتی برای کارای روزمره ام فکر کنم🥴

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
امروز اولین روز مهد پسرم بود ، بدون من که نموند من تمام سه ساعت رو کنارش بودم ، بعد خجالت میکشید اصلا حرف نمیزد یا اگر حرف میزد خیلی آروم پیش من حرف میزد که مربیشون اصلا صدای اینو تو این همه بچه نمیشنید ، بعد بچه ها چون این از همه کوچیک تر بود و خجالت میکشید و حرف نمیزد یکیشون که خیلی بی ادب بود هی میگفت من از این خوشم نمیاد پیش من نشینه بقیه هم به تبع اون همین حرف رو زدن ، وای داشتم سکته میکردم همونجا گریه ام ولی خودمو جمع کردم ، نسبت به پارسال که یه بار بردمش اصلا نمیموند میرفت فقط بازی ایندفه مینشست و توجه اش بیشتر بود اما مثلا مربی میگفت رنگ کن رنگ نمیکرد ، از یه طرف از این خوشحالم که اینقد این سه ساعت همکاری کرد و نشست از طرفی از اون حرفای بچه ها به شدت دلم شکسته و آخرشم مربیش گفت پسرت حرف نمیزنه ؟ گفتم حرف میزنه ولی اینجا خجالت میکشه ، اونجا بچه ها رو نگاه میکرد ولی با هیچ کدوم سعی نکرد دوست بچه ولی اومدم خونه با بچه های همسایمون کلی بازی کرد ، خدایا خودت کمکم کن پسرم رو راه بندازم خیلی سخته از طرفی از نطر روحی خودت داغون باشی و کلی دلشوره که یعنی همه چی درست میشه ؟ از طرفی باید محکم پشت بچه ات باشی ...