اقدام به بارداری من ، پارت اول .
من سال ۴۰۰ ، عروسی کردم .
یادمه هیچ وقت جلو گیری نمیکردم ، کرونا بود و دانشگاه ها کلاس آنلاین، منم یه شهر دیگه درس میخوندم ولی خب حضوری نبود و دو ساعت راه بود البته کلا .
بگذریم من آبان و آذر سال ۴۰۰ وقتی دیدم حامله نمیشم رفتم دکتر ،
البته اینم بگم که پریودم منظم نبود ، دوماه میشدم دو ماه نمیشدم . یه بار ده روز یه بار سه روز ، یه بار یک هفته پریود بودم ، هیچ نظمی نداشت .
من اول رفتم برای درمان پریودم ، اینا رو میگم که اونایی که مثل من هستن براشون بشه تجربه و نا امید نشن .
خلاصه من رفتم پیش دکتر عاطفه ضیایی، اون دکتر خوبی نبود به هیچ عنوان . یعنی به جای اینکه مشکل منو ریشه یابی کنه بد ترش کرد ، دارو تقویتی میداد که اون موقع من هر دفعه نزدیک یک میلیون پول دارو می‌دادم و هیچ نتیجه ای نمیگرفتم .
به جای اینکه به من بگه تنبلی تخمدان داری و تخمدان پلی کیستیک ، همه اش دارو میداد حامله بشم ...
بقیه اش پارت بعدی .

۰ پاسخ

سوال های مرتبط

مامان ماهلین و تودلی مامان ماهلین و تودلی ۱۰ ماهگی
مشکلات بارداری و اقدام به بارداری من پارت دوم .
خلاصه من چند ماه رفتم پیش این دکتر و همسایه ممون هم رفت پیشش ، ولی اون خدا روشکر باردار شد چون مشکلی نداشت ، حالا به اون بنده خدا آمپول داده بود که برای کبد مضر بود که خب سر وقت باردار شد و خطر از بیخ گوشش رد شد . تو همون حوالی دکترش رو عوض کرد منم دیگه پیش اون نمی‌رفتم.
رفت‌پیش دکتر لیلا قربانی ، به منم معرفی کرد و منم تقریبا فروردین ۴۰۲ رفتم پیشش . اینم بگم که تو این بین دانشگاه ها باز شد و من هفته ای ۴ روز خونه نبودم که اصلا بخوام رابطه منظم داشته باشم .
خلاصه من فروردین رفتم و عکس برام نوشت ، عکس رنگی رحم انجام دادم
سونوگرافی آزمایش و اینا ، اصلا بهم دارو نداد .
اول اردیبهشت با جواب همه شون رفتم پیشش ، بهم گفت سالمی فقط تنبلی تخمدان داری و اضافه وزن و pco, همین ، من دارو میدم اینا حل بشه بعدا برای بارداری اقدام میکنیم و بهت تقویتی میدم . برام تشکیل پرونده داد .
در صورتی که دکتر قبلی اصلا پرونده سازی نکرد ، و حتی یادش میرفت خودم از اول بهش باید توضیح می‌دادم خیر نبینه .
خلاصه من رفتم کربلا اومدم ، دانشگاه هم همچنان میرفتم ، یکی دوبار کیستم ترکید که چیز خاص و خطرناکی نبود ، تا آذر ماه ۴۰۲ ، که ما خونمون رو فروختیم . تو این فاصله من سر خیلی چیزا استرس داشتم ، از طرف یه سری از فامیلا اذیت شدم . فقط همسرم کنارم بود خدا خیرش بده .
استرس دانشگاه یه طرف ، فکرم تو خونه زندگیم بود یه طرف .
مسائل فامیل یه طرف ، یعنی اونقدری استرس داشتم که نگو .
پارت بعدی