دوست داشتین برمیگشتین به اولین روزی که فهمیدین باردارین؟
خودم واسه یلحظه دوست دارم برگردم خیلی شیرین بود چندهفته اول😂

وای نه خوشحالم که زود گذشته تا اینجا این دوماهم بگذره زود

من هرگزرررررر چون از همون اول حالم بد بود و تهوع و تکرر ادرار داشتم 😵‍💫

اولش ک فهمیدم اره ..ولی بعدا نههههه مردیم تا ب اینجا برسیم😑🥴🤰🏻

من دوست دارم زود تر تموم بشه

من هر رررگززززز تا الانشم کلی اذیت شدم

تمام دردها و نخوابیدن ها و نفس تنگی های الان رو ترجیح میدم به حالت تهوع ۴ماه اول

نه بابا خواهر مگه سرم درد میکنه😵‍💫😂

نه اصلا دوست ندارم برگردم . چون همش حالم بدبود و حالت تهوع داشتم روزای خیلی بدی بودی

اصلا اصلا اصلاااا دوس ندارم برگردم

وای نه من اولش وحشتناک بود 🥲درگیر سنگ کلیه بودم دارو نمی تونستم بخورم خدا رو شکر گذشت هر چند سخت .الانم فقط منتظرم برسم به ماه ۹دنیا بیاد

خوب بود ولی سه ماه اول برای من خیلی دیر گذشت خیلی این سه ماه سوم اصلا نفهمیدم چند هفته دیگه تمام میشه

برا ما جنگ بودی وای یا خدا خیلی سخت بود🥲

ن اصلا

آرههههه
چند روز مونده بود به موعودم شک کرده بودم
تست زدم مثبت شد
شوهرم باور نمی‌کرد چون دوبار سقط داشتم
میگف الکیه حتی اگه باشه هم اینم میفته
ولی وقتی آزمایش دادیم و صدای قلبش رو شنید اشک تو چشمای دوتامون جمع شد
خیلی حس خوبی بود انشالله قسمت همه چشم انتظارا

میدونم دلم تنگ میشه برای این روزا🥺😍ولی خیر

اون لحظه اره ولی بعدش نه تازه حالم خوب شده

فقط اون موقع دوسداشتم ک عمه شوهرم پیشش تست دادم مثبت شد زنگ زد شوهرم کِل کشید شوهرم از خوشحالی تند تمام فامیل این بمب پُر کرد ترکید این بارداری. .بقیش نه اذیت بودم 🫤🤣

دقیقا بهترین روزا بود

با بدبختی به اینجا رسیدم ن اصلا دوس ندارم برگردم

نه والا کشته شدم تا بگذره

نه منکه اصلا چون از اول تا ماه چهار همش حالت تهوع داشتم و بالا میاوردم 🥲

خوشبحال روزی که ٣٨هفته شد🥹

نه اصلا
روزهای بد و پر استرسم همون موقع بود، بقیه اش خوب بوده

اصلااااااا دوس دارم فقط به خواب عمیق برم بلند شم ۱۱شهریور باشه وزایمان کنم وتمام

من با اینکه ماه های اول خیلی ویار اذیتم کرد ولی آره دوس داشتم😅🫢 دوران حاملگی یه جور خاصی لذتبخشه که نمیشه توصیفش کرد، یا شایدم چون اولین تجربه‌ست اینجوری حس میشه

نه دوس نداشتم هیچی نتونستم بخورم

فقط هفته اولی که فهمیدم خوب و شیرین بود

وای نههه ۵روز بعد اینک فهمیدم باردارم به خونریزی افتادم اصلا دلم نمیخاد به اون روزا فکرکنم و برگردم

من جا خورده بودم شوهرم که خیلی ذوق میکرد من راسش اون اوایل اصلا بچه رو دوس نداشتم برام مهم نبود گریه میکردم از اینکه حاملم ولی به مرور زمان عاشق دخترم شدم الانم لحظه شماری میکنم ببینمش😍😍🥹🥹🤣🤣

هررررگززززز

واقعا دوس دارم زودتر بگذره

نه خیلی روزای بدی بود
تو شوک بودم