سوال های مرتبط

مامان محمد مامان محمد روزهای ابتدایی تولد
پارت ۴زایمان طبیعی
جفت که اومد بیرون چون من پلاکت خونم یکم پایین بود بخاطر بارداری خونریزی داشتم سخت جلوشو میگرفتن و چون برش زیاد زده بودن بخیه زیاد خوردم خیلی خوب برام بخیه زد دکترم خدا خیرش بده ولی سخت ترین قسمتش به نظر من بخیه و آمپول فشار بود
بی حسی میزنن موقع زدن بخیه ولی بعدش من کلی درد داشتم تا یک هفته حتی نمیتونستم بشینم خیلی خیلی برام سخت بود انقدر سخت که من درد زایمانم به کل یادم رفته بود و فقط از درد بخیه ها میگم، درکل بخوام بگم اگه بخیه رو فاکتور بگیرم زایمانم خیلی خوب بود راضی بودم ازش و به خودمو امثال خودم که خانم هستن میبالم که انقدر قوی هستیم و دعا میکنم همه چشم انتظار ها این درد سخت و در عین حال به شدت شیرین رو تجربه کنن، درد زایمان در مقابل درد چشم انتظاری خیلی خیلی ناچیزه
نکات کوچیکی که شاید براتون سوال باشه پسر من ۳۳۰۰وزنش بود تو ۳۹هفته ۵روز دردم گرفت و بخاطر ورزشا پروسه زایمانم چهار پنج ساعت بیشتر نکشید خوده دکترای اونجا هم خیلی راضی بودن از زایمانم چون خانومایی اونجا بودن که بچه دوم سومشون بود ولی از شب های قبلش تو بیمارستان بستری بودن ولی من شکم اولی بودم و تو ۴،۵ساعت زاییدم
پسرم ساعت ۱۱:۱۰ظهر در روز ۱۴مرداد به دنیا اومد🩵🥹
مامان فندوق👣🩵 مامان فندوق👣🩵 ۱ ماهگی
سوال جوابای تجربه زایمان که ممکنه براتون پیش بیاد.
خودم طبیعی میخواستم ؟
بله با علم و اگاهی هم تاثیرات روانی هم جسمی
پس چرا سز شدم؟
هفته بارداریم رفت بالا ولی بدنم همکاری نکرد متاسفانه و من نمیدونستم با قاطعیت که بدنم هنوز مثل قبل به دارو ها مقاومه یا نه و دیدم که بله هنوز مقاومم به بعضی دارو ها از شانس داروهای فشار و.. برای زایمان هم همینطور
اگر برگردم عقب میرن طبیعی یا سز؟
اگر بدنم جواب میداد بازم میرفتم طبیعی ، طبیعت ذاتش اینه ولی من تو دسته انتخابش نبودم
سزارین راحته؟
نه خیلی ولی خب دردای بعدش زمانبردتره و اسیبش عمیق تره و حوصله میخواد متاسفانه من ندارم الان دوست داشتم یکم سرحال تر میبودم
کدوم بیمارستان بودم؟ یکی از بیمارستانای اسلامشهر
چرا تهران نرفتم؟ اینجا تمیز و مرتب و بیمه و نزدیکی به خونه برام مهم تر بود و امکانات لازم مثل پزشک اوکی و ماما همراه و NICU رو داشت من خودم ماما همراه نگرفته بودم.
از بیمارستان راضی بودم؟
بله راضی بودم تمیز و مرتب و با اماکانت که من میخواستم داشت
پس چرا هاطره بد از زایمان طبیعیت داری اگر بیمارستان خوب بوده؟
دوستان من اگر مثلا بیمارستان نیکان هم میرفتم ولی امپول فشار روم جواب نمیداد مجبور بودم چندین ساعت درد تحمل کنم تا بعدش سزارین شم
کادر بیمارستان (ماما و متخصص ) چطور بودن؟
خوب بودن متخصص اوکی ای بود هم اخلاقی هم تا الان دستش خوب و سریع بود ماما ها هم جز یکی دو نفر واقعا خوب و مهربون بودن ولی همون چند نفر گند زدن تو بقیه هعی اذیت میکردن یا کرم معاینه میریختن یا کلا بی اخلاق بودن.
و در نهایت باید بدونیم همیشه همه جا خوب و بد هست
امیدوارم همیشه بهترینا براتون اتفاق بیوفته بازم سوالی بود بپرسید 😍✨
مامان Diar مامان Diar ۴ ماهگی
خب بریم سراغ تجربه زایمان
من کرمانشاهم و برای زایمان بیمارستان حضرت معصومه رو انتخاب کردم
چون انتخابم زایمان طبیعی بود ماماهمراه گرفتم
اول بگم که هم از ماماهمراهم هم از ماماها و پرستارای بیمارستان از محیط زایشگاه و بیمارستان بیش از حد راضی بودم مطلقا هیچکس باهام تلخ صحبت نکرد هیچکس سر به سرم نزاشت زورم نکرد در ارامش معاینه میشدم و خلاصه بهترین رفتار باهام صورت گرفت
ماماهمراهمم از هیچ کاری برای دریغ نکرد و همه جوره هوامو داشت اما بخت باهام یار نبود که طبیعی زایمان کنم
من طول بارداری به خاطر داشتن پساری و سرکلاژ استراحت مطلق بودم از اونجایی که خورد و خوراکم خوب بود و خودمم موقع دنیا اومدن درشت بودم از همون سونوهای اول وزن بچه و تناسب بدنش بیشتر از سن بارداری بود ماشاءلله ! اما من همیشه میگم بالاخره سونو خطا زیاد داره
هفته ۲۹ که سرکلاژم خود به خود باز شد رفتم پساری گذاشتم هفته ۳۶ پساری رو خارج کردم و ورزش و پیاده روی رو شروع کردم
اسکات میزدم پیاده روی میکردم شبا ورزشایی که ماماهمراهم گفته بود انجام میدادم ۳۸ هفته رفتم مرکز مامایی معاینه شدم ۳ سانت بودم دردام خیلی کم بود اصلانمیشد روش حساب کردم
مامان مهدیار مامان مهدیار ۳ ماهگی
تجربه‌ی زایمان بخش پنج
درمورد بیمارستان قدس: کادر و پرسنلشون درمجموع خوبن تجربه‌ی بالایی دارن و اکثرشون خیییلی مهربون و مسئولیت پذیرن خدا خیرشون بده. پرسنل بخش زایمان(همونجایی که زایمان کردم) خیلی خیلی باتجربه و مهربون بودن. بخش خصوصی هم که عااالی بودن اما برای کورتاژم که بخش عمومی بستری شدم پرسنلش به اندازه ‌ی اون یکی بخش ها باحوصله و صبور و مهربون نبودن اما خب بازم در مجموع رضایت بخش بود
درمورد بیمه: ما بیمه نیرومسلح داشتیم با بیمه تکمیلی کوثر. کل هزینه‌ی زایمان با یک شب بستری اتاق خصوصی شد ۴۲ میلیون که ما کلاً ۳میلیون و نهصد دادیم.
درمورد دکترم: دکتر عظیمی نژاد دکتر خوبیه خیلی باتجربه‌س خیلی هم صبوره اگه به حرفش گوش کنید خیلی باحوصله‌ست اما تاکید زیادی روی اپیدورال داره اگه اپیدورال نگیرید هم خودتون خیلی اذیت میشید هم اینکه دکتر زیاد باهاتون راه نمیاد.
درمورد خود زایمان: زایمان من ۳۰ ساعت طول کشید و واقعا دیگه آخراش خسته کننده بود برام. تصورم این بود که چندساعته زایمان میکنم و تموم میشه اما خب خیلی طولانی شد. اما با وجود همه‌ی سختیا و بدبختیایی که کشیدم🥴 بازم ترجیحم برای زایمان های بعدیم طبیعیه چون دوره‌ی نقاهت کوتاه‌تری داره و بلافاصله بعداز زایمان هم بچه‌م رو دیدم و بهش شیر دادم و اینجور چیزا دیگه. در کل هر نوع زایمانی سختی خودش رو داره بستگی به این داره که اولویتتون چی باشه یکی سزارین دوست داره و یکی طبیعی🤍