۲۲ پاسخ

چقدر دلتون خوشه هااا، با موبایلتون چن تا عکس بگیر،هم طبیعی،هم باصرفه، ،من یکی حوصله اینجور کارها رو ندارم،😩

حق داری روز به روز سنگین تر میشیم
یه خورده خودتو تقویت کن اگه قند نداری

من هفته پیش رفتم ی ساعت سرپا بودم کمر درد گرفتم

وایییی خیلی بدهه
همش درد باید بکشی ماه آخر
اخری ۷ بری بهتره
منم نظرم همینه ‌
که آخرای ۷ برم

آره منم ۲هفته پیش رفتم چالششو پست سرگذاشتم

به نظرم لباس آبی خیلی خوشگله

منم هنوز نرفتم،یه دفعه شکمم خیلی بد ترک خورد از هفته پیش،و راه رفتن و قدم برداشتن برام سخت شده چه برسه سر پا بودن،اشتباه کردم انداختم به الان،الان دیگه واقعا کار سختیه😭

آبیه

من میگم وایسم شکمم بزرگتر بشه بعد برم

والا من ک شوهرم نیست با کی برم

اولی

من موندم شکمم گرد بشه برم زودتر نمیشه🫠😂

جفتش خوشگلهههه

من هر کاری کردم حالشو نداشتم برم 🥴😑حوصلم نکشید
الانم شکمم اومده پایین دیگه خوب نمیشه عکس
موند بعدش با بچه بریم😬

دقیقا منم هنوزم ک هنوز هی میگم حالا میکنم حوصلشو ندارم برم

طبیعیه.. ولی من نرفتم هزینه بر هست ..هزینه زایمان و سیسمونی و داروها و دکتر هم هست شوهرم سخته براش

ن هی گفتم برم برم الانم اصلا حالوحوصلشو ندارم کمردرد از ی طرف کسلی بی حوصلگی از طرف دیگ دو س روزه فقط دلم گریه میخواد ناخواگاه اشکام میریزه حتی بااهنگ شاد نمیدونم چم شده

لباس آبی قشنگتره
منم تازه امروز نوبت زدم برا آخر هفته دقیقا اشتباه الان 🥲

میکاپ میخوای چکار؟

عزيزم نگران نباش معمولا عكاسهاي بارداري سريع عكاسي ميكنن و نميذارن مادر خسته شه. من صفر تا صد كار تو نيم ساعت عكاسي جمع شد و عكسامم عالي شد🥰. استرسشو نداشته باش بنابراين

وای منم اصلا جونشو ندارم
هر روز میندازم ب فردا
میترسم آخرش هم نتونم برم 🥲

؟؟؟؟🤔

تصویر

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی وآوینا مامان امیرعلی وآوینا ۱ ماهگی
ناشکری نمیکنم
خودم خواستم بچه دومو زود بیارم
خیلیم دوسش دارم و منتظرم زودتر سه شنبه بعدی برسه و بغلش کنم

اما خستم ....
خسته از تهوع شدید تو کل این ۹ ماه
خسته از یبوست و درد شکم
خسته از ورم دست و پا
خسته م بخدا اینقدر که شکمم سنگینی می‌کنه
یه دردایی تجربه کردم تو این بارداری که تا قبلش نمیدونستم چجوره
زبونم روش انگار رفته و قرمز شده نمیشه غذا خورد
گلوم انگار زخمه و هر لقمه از رو زخم می‌ره پایین انگار
لبمم نازک شده و درد داره
کنار لبم خشک شده و می‌خوام حرف بزنم کشیده میشه
هر وقت خواستم گریه کنم زود خودمو جمع و جور کردم
چون یه مادرم و تجربشو دارم
نخواستم گریه افکارمو بهم بریزه و باعث بشه یهو افسرده بشم
می‌خوام قوی باشم ،از اول این بارداریم همه سعیمو کردم ب زندگیمو پسرم و همسرم خوب برسم ..‌
ولی این دو هفته اخری کم آوردم 😭 پاهام خیلی درد می‌کنه کف پامو نمیتونم بزارم رو زمین و راه برم ... دراز میکشم دردش بیشتر میشه
نه میتونم برم یکم بیرون راه برم نه طاقتم میاد بشینم تو خونه
چندروزه می‌خوام برم یه جفت صندل دمپایی برا امیرعلی بگیرم نمیشه
چرا ؟ چون مامانش انگار فلج شده ، یجوری حالم بده بخدا اعصابم ریخته بهم
هرچی خرید دارم عصرا میگم همسرم بگیره
ولی خب برا پسرم نمیشه خودم نباشم
هههههه تازه تصمیم داشتم شنبه برم آرایشگاه موهامو مش فویلی کنم
زهی خیال باطل ، انگار باید بشینم تو خونه فقط ....
کاش بعد زایمان همه این دردا تموم بشه
کاش .....
نمی‌دونم چرا این ۶ روز لعنتی نمی‌گذره اصن....