۶ پاسخ

من به سختی گرفتم، دخترم خیلی زیاد بهش وابسته بود، داعم داشت می‌خورد،بهش هم میگفت نانا، دیگه کم کم روزا رو ازش گرفتم هر موقع یادش می‌کرد میگفتم نانا فقط واسه خواب یه خوراکی می‌دادمش سرگرمش میکردم، یمدت که گذشت واسه خواب هم ازش گرفتم و خیلی زیااااد گریه میکرد هفته اول خیلی سخت گذشت هی یادش می‌کرد منم میگفتم نانا بده دیگه نباید بخوری، بچم خیلی اذیت شد و گریه کرد همیشه واسه خواب هم باید با ماشین تابش میدادم با کلی گریه تا بخوابه،رفته رفته گذشت و عادت کرد

من برا شاهانو سرشو قیچیم کردم حتا میخورد انقد وابسته بود
ی روز همونجوری خورد
بعد دیگ قایمش کردم کلن
شبام هنوز بیدار میشه بهونه میگیره بهش شیر میدم بجاش یا میخابونمش پام میمالم بدنشو حتا شده بیس دقه طول میکشه خابیدنش با چش بسته گریع میکنه
ولی دارع بهتر میشه کم کم خداروشکر

پسر من که اصلا پستونک نگرفت ولی تجربه مادرا رو شنیدم که میگن سرشو قیچی کن هوا میکشه دیگه نمیخوره، امتحان کن ببین چطور پیش میره.

از سرش کم کم قیچی کن تا تموم بشه دیگه سراغش رو نمیگیره ان شالله

من اینجوری گرفتم
شب با پستونک خوابش برد
نصف شب که برا پستونک بیدار شد کلی گریه کرد
اصلا کم‌نیاوردم
بهش گفتم اخ شده انداختم دور
دیگه ساکت شد خوابید
باز یکی‌دو ساعت بعد با گریه بیدار شد
روزم اصلا سراغشو نمیگرفت
تا دو سه شب یکم بیقرار بود
اصلا نباید جلوشون کم بیاری دلت بسوزه
یهویی بگیری بهتره

اول از شیر بگیر

سوال های مرتبط