۱۰ پاسخ

عزیزم یواش یواش بعددوسالگی ازبغلش کم کم پاره کن یه کوچولوگازمیگیره ش مکیدنی یواش یواش زده میشه توهم بگوبهش جوجواومدتوش توروگازمیگیره خوش دیکه نمیخوره

دختر بزرگم اصلا پستونکی نبود ولی دختر کوچیکم پستونکیه فعلا که وابسته س بهش ولی ۲سالگی ازش میگیرم فکر کنم وابستگیشون مثه شیشه شیر باشه ولی زیادسخت نبود ازشیشع گرفتنش پستونکم همونه

ترکش بده .‌بعدش خ سخت میشه

تا ۶ سالگی زیادیه دیگ ، بزار تا همون ۲،۲ ونیم بخوره براش مراسم حدافظی با پستونک انجام بده قبلش براش داستان در مورد رفتن پستونک ها بگو که میان نینی ها رو اروم کنن بعد که بزرگ شدن میرن بعدم ی بادکنک هلیومی بگیر برو پارک پستونک رو ببند بهش ولش بده

بزار بخوره خودش ترک میکنه نگیر

پسر منم بیش از حد وابستشه نمیدونم چیکارکنم بعضیا میگن ترکش کن بعضیا میگن ولش کن....
گفتم دوسالگی ترکش میدم

بنظرم هرچی سنشون بالا بره وابستگیش بیشتر میشه من ک بعد واکسن گرفتم چون خیلی وابسته بود خیلیم راحت قبول کرد قبلش همش دهنشبود

پسر منم عجیب وابستشه انقدر سوزناک به خاطرش گریه میکنه.
از اول اردیبهشت فقط موقع خواب میدم میخوابه زود درمیارم اما بعضی شبا بیدار میشه زود زود پستونک میخواد.
خیلی غصه میخورم وقتی میبینم انقدر از نبود پستونک عذاب میکشه.

پسر منم ب شدت وابسته و اینقدر طول روز غر میزنه و بهونه میگیره که واقعا پستونک خیلی کمکیمه ولی اکثرا بهم غر میزنن که بگیرش دیگع مخصوصا شوهرم از او اول مخالفش بود

منم نمیگیرم فعلا ازش

سوال های مرتبط

مامان کنجد مامان کنجد ۱ سالگی
💫💫تجربه ترک پستونک به روش تدریجی💫💫
دختر من به شدت وابسته به پستونک بود
تمام روز دوست داشت بخوره و بدون اون محال بود بخوابه
اوایل تصمیم داشتم تا دو سالگی بدم بهش ولی یه روز بیرون یه خانم مغازه داری بود دید پستونک دهن لناست بهم گفت پسر من ۱۴ سالشه هنوز پستونک میخوره🫣
برگام در حال ریختن بود که گفت اون یکی پسرم ۱۹ سالشه اخرشبا شیشه شیر میخوره🤯
خلاصه اینجانب خیلی در فکر فرو رفتم و تصمیم گرفتم تا وابستگی لنا بیشتر از این نشده کمکم قطعش کنم
دوست نداشتم ولی اذیت بشه این شد که روش تدریجی رو انتخاب کردم
اینجوری بود که باید یه هفته فقط موقع خواب ظهر و‌شب بخوره یه هفته فقط خواب ظهر و هفته بعدش فقط خواب شب و تمام
ولی واسه ما خورد به مریضی و مهمونی و اینا هرمرحله اش دو هفته طول کشید ولی خیلی اروم و بدون اذیت و خوب بود
جوری که اخراش دیگه لنا خودش بدون پستونک خوابید و اسمشو نیاورد
ما هر روز صبح پستونک رو میذاشتیم توی جعبه باهاش خداحافظی میکردیم تا شب
در طول روز هم حسابی سرگرمش میکردم و از قبل ذهنش رو با داستان و شعرهای ترک پستونک اشنا کرده بودم
خلاصه خداحافظی ما با پستونک خیلی اروم اروم و خوب پیش رفت و واقعا دنیای بی پستونک خیلی خوبه😄حتی شبا هم دیگه کمتر بیدار میشه چون نیاز به خوردن پستونک نداره و خوابشم حس میکنم بهتر و بیشتر شده خداروشکر

اینم از تجربه ما واسه دوستای گلی که گفته بودن بنویسم❤️