مامانا ی سوال
من ۷ ماه پیش پریود شدم
۱۴ اینا پاک شدم
دوباره ۲۰ همون ماه دوباره پریود شدم و ی هفته بعدش پاک شدم
حالا من الان چند وقته خیلی هاپو شدم تا حالا اینجوری نبودم ک بگن دوران پی ام اسه یا بگم بخاطر پریودی اخلاقی تغییر کرده نه تا حالا اینجوری نبودم چرا بخاطر درد خیلی شدیدی ک دارم تو مجردی چون مامانم نمیزاش قرص بخورم ولی الان ب محض پریود شدن ی قرص میخورم و درد آنچنانی نمی‌کشم
خیلی بد شدم سر کوچیکترین چیز حالم بد میشه
ظهر ی فیلم دیدم بخاطر مترو هک کرده بودن مترو میخاس از ریل خارج بشه من پنسستم ب حال اونا گریه کردم
یا امشب جوادی رو نگاه کردم قسمتی ک اپن خانومه میخاد بره اتاق زایمان سر شام بقدری بغض کردم ک حد نداش
الانم با شوهرم قهرم
سر چی
بخاطر قوطی ماست ک جمع نکرده بود
دو روز ظرفامو نتونستم بشورم
دیروز قهر بودم امروز هم واقعا پسرم نمیزاش بعد شوهرم اومد بعدش هم برقا رف
غر زد بهم ک چرا اینجوری آشپز خونه
واقعا کم آوردم
همش چند روزه پسرمو دعوا میکنم
هیچکی. بگیره
همین امشبم از ساعت ۷ و‌نیم تا ۱۰ من تو آشپز خونه.
اینور جمع میکردم اونور میریخت
از آخر ب شوهرم غر زدم ک من نشستم ک تو بیای بچه رو بگیری هی جمع میکنم هی می‌ریزه
چیکار کنم ب این حالتم وی میگن ؟!
وی بخورم آروم بشم ؟؟

۶ پاسخ

ازمایش دادی جدیدا نرگس؟؟؟؟
منم جدیدا اینطوری شدم،متوجه شدم‌به خاطر کمبود ویتامین دی شدیده...

آرایش کن اهنگ شاید بزار لباس خوشکل بپوش شوهرت اومد خونه باها حرف بزن خودت داری خودتو اعذاب میدی بنده خدا چیزی ک حالت خوب میکنه انجام بده برو بیرون برو خونه اقوام برو خرید

عزیزدلم بخاطر خستگیه اعصابته

ببین منم گاهی وقتا اینجوری میشم میدونم درکت میکنم ببین بنظر من بهترین کار این ک بچت بخابونی بری با شوهرت حرف بزنی بگی درکم کن من حالم‌بده کمکم کن با کوچک ترین هدیه حالم خوب کن حتی شده یک شاخه گل واقعا بعضی مردا دوس دارن آدمو خوشحال کنن ها ولی نمیدونن چکار کنن

سعی کن قرص ال دی و اورژانسی خیلی مصرف نکنی اونا رو اعصاب خیلی تاثیر میزارن

چه قرصی میخوری

سوال های مرتبط

مامان پسر کوچولو 🐣 مامان پسر کوچولو 🐣 ۱۳ ماهگی
مامانا بیاین راهکار بدین
دارم داغون میشم
مثلا الان دلم میخاد بشینم چرا ۴۰ روز قهری ک خونه بابام بودم بعد از تولد پسرم
پسرم دست ابحیم کم دادم یا همش باهاش غر میزدم
یا پسرم رفته رو مبل همش حس میکنم میوفته الان
یا گریه میکنم چرا اون اتفاق شوم تو زندگیم افتاد
یا گریه میکنم واسه وقتایی ک دونفره بودیم بعد از رابطمون چقد راحت بودیم ولی الان خیلی زود جینگی باید بری حمام
حالم بده
یا از چاقیم همش مینالم
من صبحانه نمی‌خورم ناهار هم بگی نگی میخورم بیشتر وقتا هم نمی‌خورم
ی شام میمونه
بعد وقتی ک عصبی میشم از سیرابی ک بدم میاد اگه جلوم بزارن میخورم
از اینکه نمیتونم لاغر کنم خودمو با این همه سختگیری
یا مثلاً الان آهنگ تند گذاشتم ک ورزش کنم ی دقیقه بیشتر نتونستم
دقیقه دوم گلوم خشک خشک شده بود بیشتر نتونستم ادامه بدم
چیکار کنم ؟!
دکتر زنان رفتم گف کلینیدوم سی بخور بعد کف نه چون شیر میدی
ولی از اونور مامانم میگه بخور
تا یذره گرسنه میشم یا خیلی خورده باشم چنان دور نافم درد میگیره ک حد ندارن
وقتایی ک عصبی بشم همین جور
اصلا دست خودم نیست
میخام بعد از ظهر ی جایی برم حوصلم نمی‌کشه
کاری هم ندارم حس میکنم تنبل شدم از بس تو خونه نشستم
از ی طرف غصه
از ی طرف چاقی
از ی طرف این جوش های زیر پوستی
باز از اینورم حمام میرم شیو میکنم ۱۲ ساعت بعدش میزنم بیرون
😭😭😭😭
مامان 🐻🫘Hamin🫘🐻 مامان 🐻🫘Hamin🫘🐻 ۱۳ ماهگی
اومدم یچیزی بگم 😊😊
من بعد زایمانم فوق العاده افسردگی گرفتم،و تنهاااا چون مامانم از بیمارستان ک اومدم خونه ظهرش رفت ☹️
چون ک بابامو و نمیتونست تنها بزاره دلش نمیومد🫤🫤🫤
و اینکه من بودم و همسرم و تنهایی تا اینجا بچمونو بزرگ کردیم بدون هیچ تجربه ای بدون هیچ‌کمکی من تا ۹ماعگی بچم یک شبم نخابیدم همش بیدار بودم
خدا خیرش بده شوهرمو واقعا کمک بود واقعاااااا تنهام نزاشت کارتی بچه بیشترش رو دوشش بود من عصبی شدم حالم بد شد انقدری کحتی الان ب جرغت میگم داغونم و واقعا حالم دیگ از بچه و بچه داری بهم میخوره و یک ساعت بعد باز خوب میشم ،شوهرم میدونست افسردگی بعد زایمان گرفتم و هیچوقت تو دعوا ها چیزی بهم نمیگفت و رعایت میکرد منم ک داغون هر روز باهاش دعوا میکردم
دوستام هی میگفتن برو دکتر فلان بهمان منتهاش من واقعا دوست نداشتم برم تصمیم گرفتم با دخترخالم مشورت کنم(پزشکه)چون مث خواهر بزرگ شدیم همه چیو براش گفتم و قرص اسنترا رو شروع کردم (طبق دستور با دوز خیلی کم
انگار انگار ک بهتر دارم میشم
شماهام دعا کنین واسم ک بتونم این افسردگی رو پشت سر بزارم🥹🥹