الان یه تاپیک غر گذاشتم یهو برام سوال پیش اومد
دیدین میکن بچه زندکی رو شیرین تر میکنه
برای شما اینطور بود؟؟


بارداری و زایمان

اصلاااا اتفاقاسربچه بیشتربحثمون میشه

یچه دار شدم از زندگیم نا امید شدم ..ی ادم عضبی بدیخت پیر شدم

والا ناشکر نیستم. خدارو شکر بخاطر وجود دختر و پسرم
ولی بچه های الان بچه نیستن آدمو روانی میکنن. بخدا من مجرد بودم خیلی آروم و خوش خنده بودم الان یه آدم عصبی شدم که خبری از خنده و ... نیست دیگه

آره دقیقا وسط غم و غصه ها نگاش میکنم قند تو دلم آب میشه 🥺🩷

بستگی داره که زنو شوهر چقدر آماده بچه دار شدن بوده باشن،چقدر همو بلد بوده باشن و چقدر تو زندگیشون اهل مشاوره و کمک گرفتن از متخصص باشن.من خودم قبل از اینکه بچه دار بشم همه جوانب آینده رو با همسرم بررسی کردیم،مطالعه کردیم،تحقیق کردیم،با افراد مختلف حرف زدیم و خودمونو آماده کردیم،سعی کردیم یه سری چیزا رو واسه دوتایی خودمون اولویت قرار بدیم و فکر نکنیم همه چیز بچه‌اس،اصل کار رابطه ما دوتا و فضای خونه‌اس،اینا که درست باشه تربیت بچه درست میشه و بچه از لحاظ ذهنی سالمه.هر دومون چه قبل بچه و چه بعد بچه خیلی از مشاور خانواده و کودک کمک گرفتیم.
الان قبول دارم خیلی سخته،شب بیداری ها،گریه ها و شیطنت های بچه،تربیت،خرج و مخارج،همه چیزایی که مربوط به خود بچه‌اس،و در کنارش تاثیری که روی زندگی پدر و مادر میذاره و کمتر شدن وقتی که ما برای هم میتونیم بذاریم و خستگی بیشترمون.همه اینا چالشایی هست که هممون باهاش درگیریم،اما به نظر من شیرینه،اگه از راه درست پیش بریم زندگی قطعا با بچه شیرین ترین میشه.فقط کافیه زن و شوهر همو عاشقانه درک کنن ، نقش پدری و مادری خودشونو خوب ایفا کنن و نقش طرف مقابلشون رو هم درک کنن.

ماالان بخاطربچه دوسال جدامیخابیم.رابطه شده ماهی یبار.وبیزاریم ازهم دیگ انقدفشارعصبی روم زیاده.ک هیچ حسی ندارم.بهش
ولی بازم خداروشکرمیکنم بخاطرداشتن دخترم

زندگی جهنم کرده منکه شیرینی ندیدم قبل دخترم صمیمی بودیم یه شب جدا ازهم نخوابیده بودیم ولی الان ازهم فراری شدیم روزاهم که کلا اعصاب نمیزاره دق مرگم کرده . دلم زمان قبل دخترم میخواد اون زندگی بود نه الان

نه بیشتر شده دعواهامون

بچه خيلي خوبه
من واسه بچه داشتن کلی دعا میکردم
همش میگفتم خدایا ینی میشه یکی باشه از جنس خودمو شوهرم
از داشتنشون خیلی راضیم
بالاخره بدون بچه هم زندگی خیلی یکنواخته

ولی دلم برای دونفره هامون
برای ی بیرون رفتن درست حسابی
برای مسافرت بدون استرس
برای رابطه
برای اینکه رو تخت خودم راحت بخوابم تا صبح و...
واقعا تنگ شده
زندگی بعد از بچه همش مسئولیته
تو باید از تفریح و خیلی چیزا بزنی
چون واقعا بچه اجازه ی هر کاریو بهت نمیده

نفس منو شوهرم بنده ب تک تک نفساش زندگی مون شیرین تز شد با وجود دخترم

بله خوب شیرین شده ولی خیلی هم سخت شده

خداروشکر هزاران بار به خاطر نلین که اگه باز برگردم عقب همین مسیر رو هم من هم همسرم میریم
کاش فقط یکم بی خیالتر بودم اینهمه حرص روتین نلین طبق اون ساعتها بره نبودم خیلی جاها خسته شدم کم آوردم دلم قدیم خودم میخاد از اونورم اصلا نمی تونم یا اصلا دوست ندارم این اخلاقمو تغییر بدم در واقع خودم هم دلم نمیخاد

نه والا
ولی محکم تر میکنه

نه کی گفته شیرین میشه بچه میاد زندگی کن فیکون میشه، هویتت، نیازها و‌خواسته هات ، رابطه ت با شوهرت، حریم خصوصیتون
ولی خب طوری هم هست آدم خنده بچه شو می بینه جیگرش حال میاد
تمایل به ادامه نسبت ارضا میشه، ایشالا پیری تنها نمیمونیم😁

تا یکسالگی که اصلن شیرین نبود
خیلیم تلخ بود
قشنگ هم دیگه رو داشتیم با دندون پاره میکردیم( منو شوهرم)
بعد یکسالگی یواش یواش «لم»کار دستمون اومد
همچنان که الویتمون بچمونه ولی به هم دیگه هم خیلی اهمیت میدیم
جایگاه مادرو پدر بودن تو خونمون داره برامون شیرین میشه

شوهر من چون خیلی بچه دوسته خیلی بحث می‌کنه باهام حتی منم تنها نه با همه سر بچش بحث داره .
یعنی رسما ر ی د ه تو زندگی 🤣🤣🤣

قند روزهای تلخ منه
ما خیلی چالش داشتیم
افسردگی داشتم
الان تازه دارم رو روال میفتم
بدون کمکی
شهر غریب

ی جورایی هم آره هم
ولی خداروشکر بخاطر وجودش❤️

خداروشکر بخاطر بودنشون هم خیلی شیرین هم سخت

بستگی به شخص داره من یه نفرومیشناسم باوجودپسرکوچولوش ازاول ازهیچ پارتی ودورهمی وسفره خونه ش نزدهنوزم آخرهفته هادورهمیایی دارن که مناسب بچه نیست وعقیده ش برایه که بچه دست وبالشوبسته
ولی مااینطورنگاه نمیکنیم اگه توهردورهمی شرکت کنیم حواسمون به بچه هاهم هست اینکه بهشون خوش بگذره واینکه پابه پای بقیه تاصبح نمیشینیم
بچه چالش های خودشوداره سختیاشم شیرینه وخاطره بدنمیذاره دوی هم رفته بودنش بهتروقشنگ ترازنبودشه
فقط خدانکنه مریض شن 🥺

بیشترباشوهرم مشکل داشته باشم بچه م غربزنه هی اذیت کنه تلخ میشم ولی وقتی توسخت ترین لحظه ها پسرامومیبنم خوابیدن تواتاقشون دلم ضعف میره میگم خدایاشکرت

من به امید بچم نفس میکشم نفسمه

بیشترم سرش دعوامون میشه

خیلی شیرینه

اصلا من ھمسرم سر پسرم چند باری سرم داد زد یہ بار از خونہ کم موندہ بود بزنم بیرون

دلخوشی منه....

بچه شیرینه ولی خیلی سخته

بنظرم بچه امید به زندگی رو بیشتر میکنه
خیلی وقتا آدم کم میاره یا راضی به مرگ و..میشه ولی به بچه اش که فکر میکنه پشیمون میشه

بله هم خیلیییی شیرینی، هم خیلییی سخت،
عزیزم لباس تن دختر خوشگلت واسه اتلیس یا خریدی؟؟