۴ پاسخ

بچه اس ولی وقتی اومد خونتون باهاش جدی حرف بزن بگو دیگه وسایلشو بدون اجازه برندار

بچست و ۴ سالشه.ممکنه دخت توام همینکار رو توی اون سن انجام بده بهش نمیگن کش رفتن عزیزم.

واسه آدم سخته و رو مخه ولی خب از بچه ۴ ساله نمیشه انتظار داشته باشی عزیزم.به هر حال آخرش بچه است و متوجه نیست

اسمشون روشه بچه ان

سوال های مرتبط

مامان دلسا و تودلی🥰 مامان دلسا و تودلی🥰 ۲ سالگی
امشب دلسا را برده بودم پارک
یه دختر بچه تقریبا ۵ ۶ ساله نشسته بود رو نیمکت داشت گوشی بازی میکرد پیش خودم گفتم چی میشه که یه بچه به گوشی بیشتر علاقه داره تا پارک و بازی
اولش دقت نکردم که مامانش یا باباش کجان بعدشم نفهمیدم کجا بودن که گوشی را داده بودن دست بچه خودشون رفته بودن
یه لحظه رفتم دنبال دلسا وقتی برگشتم دیدم مامان باباش کنارشن و بچه داره گریه میکنه فکر کنم چون گوشی را ازش گرفته بودن خلاصه سکم بعد دختره اروم شد رفت یکم سرسره بازی کرد
بعد با مامانش رفت یه بستنی خرید مامانه اومد نشست رو نیمکت و سرش و کرد تو گوشی و کلا تو دنیای خودش بود
دختره بستنیشو باز کرد ازین پیچ پیچی رنگیا بود گفت عه مامان ازین بستنیاست مامانه حتی سرشو بلند نکرد ببینه بچه چی میگه
دختره هم رفت پیشه یه بچه دیگه بستنیشو نشون داد و یکم بازی کرد

خلاصه ته حرفم اینه کاش برای ساکت کردن بچه هامون گوشی دستشون ندیم،کاش وقتی بچه با ذوق میاد چیزی را نشونمون میده ما هم باهاش همونجور ذوق کنیم،کاش وقتی روحمون مریضه بچه دار نشیم
امشب واقعا دلم گرفت برای اون بچه
و از خدا خواستم بهم توان بده که بتونم برای بچه هام وقت بزارم چ درست تربیتشون کنم🥲
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
امشب رفتیم پارک جامون رو یه طوری انداختیم که روبروی سرسره باشیم و پسرم رو ببینیم اولش که شام خوردیم شلوغ بود یا من میرفتم سر میزدم یا شوهرم بعد خلوت شد فقط پسرم بود تو سرسره به بچه اومد یه عروسکم دستش بود پسره من کلا خیلی بچه ها رو دوس داره رفت سمتش برای بازی بچه هه ماشالله هاپاره بلند داد زد که نمیدم مال خودمه برو اونور میخاست قورت بده پسرمو من خیلی آتیش میگیرم کسی سر پسرم داد بزنه چون هنوز صحبت نمیکنه ونمیتونه منظورش رو بگه دیدم داره اشک میریزه میاد سمت ما بدو بدو رفتم سمت اون بچه رو سرسره داد زد که عروسکمو نمیدم بهش مال خودمو منم بهش گفتم خوب به جهنم که نمیدی بار آخرت باشه داد میزنی ها یهو مامان باباش از اونور اومدن که چکار به بچه ما داری گفتم ماشالله این بچس داره مارو قورت میده من پسرم رو آوردم اونام بچشونو بردن شوهرمم از جاش تکون نخورد بگذریم که چه دعوایی باهاش کردم چرا هر کی به پسرم چیزی میگی گریه میکنه میاد پیش من یعنی از این بچه های بی دست و پا قرار بشه که نمیتونه جلو کسی وایسه و خودش جواب بده