۵ پاسخ

پسرمنم عادت داشت باشیربخوابه ولی بعدش رو پا میذاشتمش
شما یاباید ببری بیرون توماشین یاکالسکه بخوابه یااینکه کلا بزاری خودش هروقت هلاک شد بخوابه
من ب پسرم باشیشه شیرمیدادم

برای خوابش حتما قبلش شکمش پرکن و اگه وسط خواب شیر خواست آب بهش بده و بزارش بغلت با موهاش بازی کن ک بخوابه

ب پستونک عادتش بده راحترازشیرمیتونی بگیری

اونقد شکمشو پر کن دیگه جا نداشته باشه که شیر بخواد بزار رو پات تکون بده آهنگی لالایی چیزی براش باز کن یه عکس ثابتم داشته باشه نگاه کنه بخوابه ، سعی کن همه وعده هارو حذف کنی فقط بمونه وعده قبل خواب اینجوری راحتتره

دختر منم با شیر میخوابید ، الان تو بغل راه میبرم یا تو پتو با باباش تابش میدیم

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۲ سالگی
روش چهار در چهار رو من نتونستم به روش خودش اجراش کنم و من دارم روش رو برعکس میام جلو 😂
روش چهار در چهار برا از شیر گرفتن
میگه چهار روز اول از صبح شیر نده تا دوازده یک ظهر
بعدش آزاده بخوره تا روز بعدی
چهار روز بعد از صبح تا پنج عصر شیر ممنوعه بعدش آزاده تا روز بعد
چهار روز بعدی صبح تا دوازده شب شیر ممنوع
و از دوازده تا صبح آزاده
چهار روز بعد اینم ممنوعه
حالا من اومدم از شش عصر بش شیر نمیدم تا دوازده شب
امروز روز چهارمه
فردا میخوام از ساعت دوازده بش ندم شیر تا دوازده شب
چهار روز بعدی از صبح بش ندم تا دوازده شب
چرا اینکارو کردم چون پسر من صبحها تو خواب خیلی شیر میخوره حاضر نیست پاشه چیزی بخوره یعنی تا دوازده ظهر حاضر نیست چیزی جز شیر بخوره
اون چهار روز آخر رو گذاشتم برا قطع تایم صبح تا ظهرش که شوهرم مرخصی باشه کمکم بده وگرنه به فنا میده منو
البته همین الانم تو این چهار روز فقط از شش تا دوازده شب نیست یه تایمی از دوازده تا چهار عصر بهش شیر نمیدم
یعنی در اصل واسه صبح شیر میخوره تا دوازده ظهر و ممنوع میشه تا چهار عصر چون اونموقعه عادت داره با شیر بخوابه
کاش بتونم قطعش کنم
مامان یزدان مامان یزدان ۱ سالگی
تجربه من برای قطع شیردهی(شیرمادر)
الان دقیقا شد یک هفته که پسرم لب به شیر نزده
امروز برای اولین بار وقتی داشت تلویزیون میدید خوابش برد
این برای من این نشونه بود که یاد گرفته مستقل خوابیدن رو
شبا هم که میاد بین منو باباش انقد وول میخوره تا خوابش ببره
من دو سه هفته اخر سعی کردم هی وعده هاشو کمتر کنم مثلا یزدان عادت داشت تا از خواب صبح بیدار میشد شیر بخوره ازش نیم ساعت بگذره بعد صبحانه بخوره هفته های اخر تا میومد درخواسته کنه میگفتم پاشو بریم صبحانه خیلی گرسنمون شده این وعده کامل حذف شد چند شب سعی کردم بدونه سینه بخوابه داستان بگم نازش کنم ولی دیدم نه نمیشه هر جوری شده تقاضای شیر میکنه و کلا چه خواب روز چه خواب شب بدون سینه اصلا نمیتونه بخوابه تو این مرحله به بن بست خوردم
پس وقتی تعداد وعده هاش شده بود سه تا یکی قبل از چرت روز یکی قبل از خواب شب و یکی توی خواب حدود ساعت ۷ صبح تصمیم گرفتم قطع کنم
شبای اول خیلی اذیت میشد چون اصلا بلد نبود بدون شیر بخوابه میبردیم تو ماشین میچرخوندیم تا بخوابه دیدم خب نمیشه عادت سینه از سرش میوفته عادت میکنه به ماشین که دیگه شب چهارم ماشین هم نبردم و انقد نازش کردم تا خوابش برد تا سه شب توی خواب بهش دادم بعدش بیدار میشد گریه میکرد بغل میکردم راه میبردم دوباره میخوابید