۷ پاسخ

تازه نه تنها من دخترم اینجوریه بلکه شوهرمم تا میام یکم از وضعیت بنالم یا بگم خسته شدم و کم بیارم بخام چیزی بگم به دخترم باهام دعوا میکنه که سرش داد نزن هیچی بهش نگو
آخرش ما دعوامون میشه و دخترم از دعوا ما ساکت میشه من هیچوقت دوس نداشتم جلو دخترم با شوهرم دعوا کنم
اینکه من بخام دعواش کنم خیلی بهتره تا دعوا مارو ببینه
تازه من دعواش هم نمیکنم مثلا بخام یکم صدام بره بالا چون دخترم لوسه بهش بگی بالا چشت ابرویه زرتی میزنه زیر گریه و من یکم تن صدام بره بالا یا اخم کنم بهش سریع گریه میکنه د جرقه دعوا ما زده میشه

فقط خرابکاری میکنه فقط

دلم میخواد بمیرم واقعا مخصوصا امروز که سر خوابیدنش هم کلی دعواش کردم هم زدمش😭

منم از دست کاراش دارم دیوانه میشم

وای دقیقا😐دختر منم همینه، پریشب با زور و گریه شوهرم بردش بیرون خیابون..گفتم فقط ببرش وگرنه من ی بلایی سر خودم میارم🤦‍♀️

میگذره عزیزم شاید دندونه شاید اضطرابه
ولی می‌دونم چی میگی واقعا سخته ، ما که بیرون میریم یا کسی میاد خونمون، میریم جایی مهمونی پسرم میاد تو بغلم دو تا پاهاشو دورم قفل می‌کنه و بغض می‌کنه بخدا یه اوضاعیه هر کی میببینه می‌خنده بهمون
اگه ناراحت و عصبی شی می‌فهمه و بیشتر میوفته رو دنده لج، ولی این روزا با ملایمت باهاش رفتار کن ، بیشتر باهاش وقت بزار مطمئن باش زودی تموم میشه

تو این سن
یکی از علتهاش ترس از جدایی
یکی هم میخوان حرف بزنن خواسته شون رو بگن چون نمیتونن حرف بزنن غر میزنن فقط باید باهاش همراهی کنی تا آروم شه

سوال های مرتبط